شناسایی دقیق ساختارهای زیرسطحی مانند گنبدهای نمکی از اهمیت بالایی در اکتشاف منابع هیدروکربنی برخوردار است. روشهای مرسوم پردازش و تفسیر دادههای لرزهای از جمله نشانگرهای لرزهای متداول نظیر همدوسی، انحنا و آشفتگی، با وجود ارائه اطلاعات مفید، در تفکیک دقیق مرز ساختارهای زمینشناسی مانند گنبد نمکی محدودیتهایی دارند. یکی از رویکردهای نوین برای غلبه بر این چالش، بهرهگیری از تحلیل بافت دادههای لرزهای با هدف شناسایی ساختارها به کمک تباین ویژگیهای بافتی ناحیه مورد مطالعه است. بافت لرزهای میتواند اطلاعاتی درباره رخسارههای رسوبی، ساختارهای مخزنی و ناهمگنیهای زمینشناسی فراهم آورد. در این پژوهش، با الهام از مفهوم ناهمسانگردی در محیطهای لایهای و همسانگردی نسبی گنبدهای نمکی، نشانگر بافتی جدیدی با عنوان «شاخص ناهمسانگردی تانسور گرادیان» معرفی شده است. این نشانگر بر پایه تحلیل آماری مقادیر ویژه تانسور ساختار گرادیان محلی توسعه یافته و هدف آن تمایز میان نواحی با جهتداری مشخص (لایهبندی) و نواحی بدون جهتگیری غالب (همچون گنبد نمکی) است. بهمنظور ارزیابی عملکرد این شاخص، از داده لرزهای دوبعدی مربوط به گنبد نمکی در تنگه هرمز استفاده شده و نتایج آن با نشانگرهای متداول آنتروپی و آشفتگی مقایسه شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که شاخص ناهمسانگردی پیشنهادی، توانایی بالایی در تفکیک دقیق مرزهای گنبد نمکی دارد و بهویژه در ابعاد پنجره مناسب، همخوانی بیشتری با تفسیر مفسران انسانی ارائه میدهد. این نشانگر در برابر نوفه، پایدارتر بوده و همچنین مستقل از محاسبه شیب عمل میکند. بنابراین، خطای محاسباتی کمتری دارد. همچنین، به دلیل ماهیت ساختارگرای آن، از بهرهوری محاسباتی بالاتری نسبت به روشهای سنتی برخوردار است. در نهایت، شاخص ناهمسانگردی تانسور گرادیان میتواند بهعنوان ابزاری دقیق و مؤثر در تحلیل بافتی مقاطع لرزهای در جهت نیل به هدف تفسیر خودکار ساختارهای زیرسطحی بهویژه گنبدهای نمکی مورد استفاده قرار گیرد.