در این پژوهش، با الهام از توموگرافی زمانسیر، روشی مشابه برای توموگرافی ضریب کیفیت موج برشی پیشنهاد میشود. در این روش مشابه توموگرافی زمانسیر، از مقادیر باقیماندهی دامنه بهدست آمده از روابط کاهندگی، به عنوان داده ورودی استفاده میشود. بهمنظور ارزیابی عملکرد این روش، تغییرات ضریب کیفیت موج برشی در شمالغرب ایران با استفاده از دادههای ثبت شده توسط 35 ایستگاه لرزهنگاری محاسبه شده است. از میان پرتوهای ثبت شده، 2901 پرتو از 302 زلزله مورد استفاده قرار گرفته و تفاضل بین لگاریتم دامنهی مشاهدهای و لگاریتم دامنهی پیشبینی شده برای انجام توموگرافی دوبعدی ضریب کیفیت استفاده شده است. نتایج توموگرافی ضریب کیفیت، بیهنجاریهایی با ضریب کیفیت کمتر از میانگین در راستای گسلهی شمال تبریز نشان میدهد که احتمالاً مرتبط با حوضههای رسوبی جوان در این منطقه است. همچنین بیهنجاری با ضریب کیفیت بالاتر از میانگین در 50 کیلومتری شمال گسلهی شمال تبریز و موازی آن دیده میشود که منطبق بر رخنمون سنگهای آتشفشانی کرتاسه با سن حدود 100 میلیون سال است. در زیر کوههای تالش و در شرق سبلان دو بیهنجاری مشاهده میشود که با سازندها و ساختارهای سطحی مطابقت ندارد ولی از آنجا که این بیهنجاریها بعد حذف زلزلههای عمیق (با عمق بیش از 15 کیلومتر) از توموگرام حذف میشود میتوان حدس زد که منشایی عمیق (عمیقتر از 15 کیلومتر) دارد. ما بیهنجاری عمیق با ضریب کیفیت کمتر از میانگین در شرق سبلان را به اثرات دمایی مرتبط با فورانهای اخیر آتشفشان سبلان، و بیهنجاری عمیق با ضریب کیفیت در زیر تالش را به وجود پوستهی سرد و چگال در زیر این ناحیه (احتمالاً پوستهی خزر جنوبی) مرتبط میدانیم. همخوانی خوب آنومالیهای سطحی با نقشههای زمینشناسی و آنومالیهای عمیق با نتایج مطالعات ژئوفیزیکی موجود، تائیدی بر توانایی روش پیشنهادی برای تشخیص تغییرات جانبی ساختارها از طریق بررسی تغییرات ضریب کیفیت موج برشی در منطقه مورد مطالعه است.