در این مطالعه، وابستگی رسانایی الکتریکی مجازی ( ) به رسانایی سیال پرکنندهی منافذ ( ) بر روی اندازهگیریهای قطبش القایی طیفی برداشت شده بر روی نمونههای ماسه و ماسهسنگ تمیز یکی از مخازن نفتی ایران و همچنین ماسهسنگ حاوی رس برداشت شده از یکی از آبخوانهای ماسهسنگی شمال غرب انگلستان بررسی شده است. بخش حقیقی رسانایی الکتریکی ( ) یک رابطهی خطی با رسانایی سیال اشباع کنندهی منافذ ( ) نشان میدهد. همچنین تغییرات رسانایی الکتریکی مجازی ( ) با شوری و در نتیجه رسانایی الکتریکی سیال اشباع کنندهی منافذ ( ) بهصورت یک رابطهی خطی مثبت است. به منظور تعیین زمان رهایی ( ) دادههای طیفی، مدل کول-کول بر روی اندازهگیریهای انجام شده در چهار درجهی شوری مختلف بر روی نمونههای آبخوان ماسهسنگی برازش شد. زمان رهایی حاصل از مدل کول- کول برای بیشتر نمونهها با افزایش رسانایی الکتریکی سیال پرکنندهی منافذ به شکل خطی افزایش مییابد. البته برای دو نمونه زمان رهایی با افزایش رسانایی سیال اشباع کنندهی منافذ، کاهش نشان میدهد؛ که این کاهش ممکن است به دلیل تفاوت در اندازهی منافذ و همچنین محتوی رس متفاوت نمونهها باشد. رفتار رسانایی مجازی ( ) نیز با بارپذیری نرمالیزه ( )، که هر دو از پارامترهای اندازهگیری قطبش هستند، قابل مقایسه است. به عبارت دیگر بارپذیری نرمالیزه نیز با افزایش شوری سیال و در نتیجه رسانایی الکتریکی سیال اشباع کنندهی منافذ ( ) ، افزایش مییابد. به منظور توصیف وابستگی قطبش سطحی به رسانایی الکتریکی سیال، پارامتر قطبشپذیری فصل مشترک دانه- سیال بر واحد ( و ) نیز در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. قطبشپذیری فصل مشترک دانه- سیال بر واحد (پارامترهای و ) مفهومی است؛ که اختلاف بین بزرگی قطبش ( یا ) بین نمونههای با میزان یکسان را توضیح میدهد. در این مطالعه نشان داده شد پارامترهای قطبشپذیری ( و ) کاملاً به رسانایی سیال اشباع کنندهی منافذ وابسته هستند. به عبارت دیگر با افزایش رسانایی سیال اشباع کنندهی منافذ، میزان قطبشپذیری نمونهها نیز افزایش مییابد. بیشترین مقادیر پارامترهای قطبشپذیری ( و ) در شوریهای بالا مشاهده شده است؛ که شاهدی بر بیشینهی قطبشپذیری کوارتز غالب ماسههای سیلیسی است. بارپذیری نرمالیزه نیز یک رابطهی توانی مثبت با رسانایی الکتریکی سیال اشباع کنندهی منافذ نشان داده است.