دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622بررسی فعالیتهای کواترنری شاخههای گسل خزر در منطقه خلیلشهر بهوسیله روشهای ژئوفیزیکی رادار نفوذی به زمین و مقاومتویژه الکتریکی143158136910.22044/jrag.2018.7429.1209FAمیعاد بادپاکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودابوالقاسم کامکار روحانیدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودعلیرضا عرب امیریدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودمهدی محمدی ویژهدانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0001-7914-8523Journal Article20180912با وجود توسعه بسیاری از شهرهای استان مازندران (از جمله خلیلشهر و بهشهر در بخش خاوری استان) بر روی شاخههای کواترنری گسل خزر، شناخت کامل ساز و کار گسل و نیز آشکارسازی امتدادهای گسلهای فرعی در مناطق حساس شهری حائز اهمیت است. از طرفی به سبب پوشیده شدن برخی مناطق به وسیله رسوبات هولوسن و نبود رخنمون گسل در بسیاری از مناطق، رویکرد اساسی برای بررسی گسلش، استفاده از روشهای اکتشافات زیرسطحی به ویژه روشهای ژئوفیزیکی است. در این مطالعه نخست با بهره گیری از روش مدلسازی پیشرو مقاومت ویژه الکتریکی و رادار نفوذی به زمین (GPR)، پاسخ پارامترهای فیزیکی(گذردهی، هدایت و مقاومت ویژه الکتریکی) انواع گسل، درزه و ساختارهای زمین شناسی منطقه خلیل شهر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین خطوط برداشت دادههای واقعی مقاومتویژه و GPR در جهت عمود بر امتداد احتمالی گسل خزر در منطقه خلیل شهر طراحی شد و در نهایت دادههای مقاومتویژه پس از انجام تصحیحات، با استفاده از روشهای وارونسازی مختلف از جمله بهینهسازی حداقل مربعات غیر خطی لونبرگ-مارکوارت، اکام و ... مورد پردازش قرار گرفت و در نهایت پس از تلفیق نتایج حاصل با پروفیل های پردازش شده GPR و همچنین اطلاعات زمینشناسی منطقه و تفسیر مقاطع، پارامترهای شیب و امتداد شاخههای گسل خزر در نرمافزار Streonet به نمایش درآمد. پس از تلفیق نتایج حاصل از روشهای رادار و مقاومت ویژه، سه شاخهی جدید کواترنری گسلی در طول مقاطع مقاومت ویژه مشاهده شد. این شاخه ها F1، Fji و Fnm نامگذاری شدند. شاخه-های فرعی، نشاندهنده حرکات تکتونیکی جوان گسل خزر بوده که به سبب کشیده شدن امتداد گسل به داخل رسوبات عهد حاضر این حرکات از دید پنهان مانده است. شاخه های گسل خزر در منطقه خلیل شهر دارای امتداد تقریبی خاوری-باختری (N80E) بوده و جهت شیب به سمت جنوب و میزان شیب 45 تا 80 درجه SE برآورد شده است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1369_021e6b758700b93ad88f26079ccf4737.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622مدلسازی میدان الکترومغناطیسی دریایی با استفاده از روش انتگرالی برپایه تقریبهای خطی و غیرخطی159172184510.22044/jrag.2020.9463.1280FAمریم بیاتفارغ التحصیل کارشناسی ارشد؛ موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانرضا قناتیاستادیار؛ موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0003-1138-7442Journal Article20200329روشهای الکترومغناطیس (EM) نقش مهمی در مدلسازی مخازن هیدروکربنی زیردریایی ایفا میکنند. از جمله این روشها، روشهای الکترومغناطیس دریایی با چشمه کنترل شده (MCSEM) میباشد. در مقایسه با روشهای لرزهنگاری سهبعدی که توانایی مدلسازی با دقت بالا را دارند، روش MCSEM به دلیل کاهش هزینههای بالای محاسباتی، مقرون به صرفه میباشد. رسانایی بالای آب دریا موجب کاهش ولتاژ جریانات مگنتوتلوریک (MT) میشود، لذا تصویرسازی مخازن زیردریایی با استفاده از روش MT فاقد تفکیکپذیری مناسب است. اغلب برای این مخازن از روش MCSEM استفاده میشود. در این تحقیق برای مدلسازی پیشرو یک مخزن هیدروکربنی مصنوعی با ساختار هندسی منظم و نامنظم از روشهای انتگرالی استفاده شده است. توانایی دادههای CSEM با گذر زمان، برای بررسی تغییرات بر رسانندگی الکتریکی بوسیله تزریق آب درون مخزن جهت ایجاد فشار برای استخراج نیز مورد بحث قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، توسعه تقریبهای جدید به منظور حل معادلات انتگرالی (IE) سهبعدی دادههای مصنوعی CSEM و اجتناب از حل معادلات انتگرالی کامل میباشد. برای حل معادلات انتگرالی کامل نیاز به کامپیوترهایی با حافظه و قدرت بالا میباشد، از این رو هزینههای محاسباتی افزایش مییابد، به همین دلیل برای حل معادلات انتگرالی در شرایط فرکانس پایین، از تقریبهای متعددی از جمله تقریب ماتریس تی (TMA)، تقریب بورن توسعه یافته (EBA) و تقریب بورن (BA) استفاده میشود. روشهای ذکر شده به صورت عددی، برای مدلسازی پیشرو داده-های مصنوعی MCSEM، در نرم افزار متلب پیادهسازی، و سپس نتایج با تقریب ماتریس تی مقایسه میشوند. با توجه به نتایج، روش ماتریس تی، دقت بهتر و دامنه کاربردی وسیعتری از نظر رسانایی الکتریکی دارد، بنابراین برای تباینهای بالا دقیقتر می-باشد. TMA، تقریبا راه حل کامل معادله انتگرالی را برای میدان EM تقریب میزند. انتظار میرود EBA در مقایسه با BA، نتایج میدانهای EM را برای محدودهی وسیعتری از تباین رسانندگی بین مدل مخزن و زمینه بهبود بخشد، اما نتایج BA نشان میدهد که این روش نیز توانسته با موفقیت مخازن مورد نظر را با تباین رسانندگی نسبتا بالا مدلسازی کند.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1845_b3fed7d617d9de1a81332e585593ac3c.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622مطالعه ناپیوستگیهای لرزه ای البرز غربی بر اساس تحلیل همزمان توابع گیرنده و پاشندگی امواج سطحی173183190510.22044/jrag.2020.9837.1289FAمطهره شجاعیدانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک؛ گروه علوم زمین، دانشکده علوم و فناوریهای نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران.افسانه نصرآبادیاستادیار؛ گروه علوم زمین، دانشکده علوم و فناوریهای نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران.محمدرضا سپهونداستادیار؛ گروه علوم زمین، دانشکده علوم و فناوریهای نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران.Journal Article20200627دراین تحقیق ضخامت پوسته و ناپیوستگیهای لرزه ای در البرز غربی با استفاده از برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه مد اصلی امواج رایلی مورد مطالعه قرار گرفته است. توابع گیرنده با استفاده از پردازش پنج سال داده دورلرز ثبت شده در ۵ ایستگاه باند پهن شبکه لرزه نگاری کشوری (IRSC) با بزرگای بیشتر از 5 و روش واهمامیخت تکراری در حوزه زمان تعیین گردید. منحنیهای پاشندگی سرعت گروه مد اصلی موج رایلی از مطالعه ساختار پوسته و گوشته بالایی فلات ایران تامین شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در ایستگاه رشت (RST1) که در حاشیه جنوب غربی دریای خزر قرار دارد ضخامت پوسته 38 کیلومتر می باشد و با پیشروی به سمت شمال غرب در زیر ایستگاه کاسپین (CSN1) ضخامت پوسته نیز 38 کیلومتر می باشد. ضخامت کم پوسته در قسمت جنوب غربی دریای خزر نشان می دهد که پوسته خزر نازک می باشد. با پیشروی به سمت جنوب، در ایستگاه الموت (QALM) که در حاشیه شرقی منطقه مورد مطالعه نزدیک به البرز مرکزی قرار دارد، عمق موهو 52 کیلومتر برآورد گردید. با حرکت به سمت غرب در زیر ایستگاه سنتر (QCNT) بر عمق موهو افزوده می شود و به حدود 54 کیلومتر می رسد. با پیشروی به سمت غرب، در زیر ایستگاه سیردان (QSDN) عمق موهو کاهش یافته و به 50 کیلومتر میرسد. روش برگردان همزمان با 2 کیلومتر خطا همراه می باشد. نتایج نشان می دهد ضخامت پوسته در البرز غربی نسبت به حاشیه جنوبی دریای خزر بیشتر می باشد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1905_901afa944ac936a611e46377e59989c4.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622وارونسازی توامان سهبعدی دادههای گرانی و مغناطیس با استفاده از قید گرامیان و پایدار کننده نُرم یک185200197510.22044/jrag.2021.10221.1308FAمصطفی قارلقیدانشجوی کارشناسیارشد، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایرانسعید وطن خواهاستادیار، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران0000-0001-7403-6848Shuang LiuAssociated Professor, Institute of Geophysics and Geomatics, University of Geosciences (Wuhan), ChinaJournal Article20201101مساله وارونسازی دادههای میدان پتانسیل، گرانیسنجی و مغناطیسسنجی، دارای عدم یکتایی بالایی است. یکی از روشهای موثر برای کاهش عدم یکتایی مساله، وارونسازی توامان این دادهها میباشد. این بدان مفهوم است که دادههای مختلف به طور همزمان در یک الگوریتم وارونسازی وارد شده، سپس، با توجه به وابستگی مستقیم و یا غیر مستقیم بین پارامترهای مدلهای مختلف، الگوریتم با محدود کردن فضای مدل به سمت حصول نتایجی رود که دادهها و نیز ارتباط بین پارامترهای مدل را مورد نظر قرار داده باشد. در تحقیق حاضر وارونسازی توامان دادههای گرانی و مغناطیس با استفاده از قید گرامیان مورد نظر است. قید گرامیان بر اساس کمینه کردن دترمینال ماتریس گرام یک سیستم از پارامترهای مدل مختلف میباشد. کاربرد قید گرامیان ارتباط خطی بین پارامترهای مدلهای مختلف، و یا تبدیلات این پارامترها، برقرار میسازد. در واقع در وارونسازی توامان با استفاده از قید گرامیان نیازی به ورود اطلاعات اولیه در مورد همبستگی بین پارامترهای مدلهای مختلف وجود ندارد بلکه این همبستگی در طی فرآیند وارونسازی فراهم میشود که یک مزیت مهم برای این روش است. یک تابع هدف کلی در نظر گرفته می شود که باید کمینه شود. کمینه شدن این تابع هدف بدان مفهوم است، که قید گرامیان کمینه شود ( دترمینال ماتریس گرام به سمت صفر می رود). بنابراین همبستگی خطی بین پارامترهای مدل اعمال خواهد شد.علاوه بر این، به منظور حصول مدلهای تُنک با مرزهای شارپ و گسسته، پایدار کننده نُرم یک در الگوریتم حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. الگوریتم وارونسازی توامان ارائهشده بر روی مدلهای مصنوعی و یک نمونه داده واقعی به کار رفته است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1975_c8665622729da29d62b591dd152b0d8e.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622الگوی میدان تنش در پایانه جنوبی سامانه گسلی نهبندان با استفاده از وارونسازی ساز و کار کانونی زمینلرزهها: گستره ریگان201216211510.22044/jrag.2021.10459.1313FAمهتاب افلاکیاستادیار؛ دانشکده علوم زمین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان، زنجانJournal Article20210114انحراف محلی میدان تنش منطقهای میتواند بر سازوکار زمینلرزهها در مقیاس محلی تأثیر گذار باشد. در بخش مرکزی، خاوری و جنوب خاوری ایران راستای بیشینه تنش افقی (σ1) منطقهای NE-SW است. در حاشیهی جنوبی بلوک لوت، محدوده ریگان، دو زمینلرزه با بزرگای 5/6 و 2/6 به ترتیب در آذر و بهمن ماه سال 1389 در راستای دو گسلهی کور رخ دادهاند. زمینلرزه اول با سازوکار راستالغز راستبر در طول گسلهی با راستای NE-SW خاور چاهقنبر و زمینلرزه دوم با سازوکار راستالغز چپبر در طول گسلهی با راستای NW-SE جنوب چاهقنبر اتفاق افتادهاند. برخلاف زمینلرزه اول، سازوکار زمینلرزه دوم با سازوکار قابل انتظار در رژیم تنش منطقهای گستره خاور و جنوب خاور ایران قابل توجیه نیست. برای بررسی این تفاوت، وضعیت تنش محلی در گستره ریگان و پیرامون بلوک لوت با وارون سازی سازوکار کانونی 74 زمین لرزه (1397-1312) با بزرگای 8/4Mw≥ به-دست آمد. نتایج نشانداد راستای محور بیشینه تنش افقی در طول پهنه گسله نهبندان از شمال به جنوب 33 درجه در جهت عقربههای ساعت چرخیده و در محدوده ریگان به °E077 N میرسد. این تغییرات با الگوی قابل انتظار برای انحراف محلی تنش در بخشهای کششی پایانه گسلههای راستالغز همخوان است. درصورتی که در پهنه تراستی شهداد در باختر ریگان، راستای محور بیشینه تنش افقی °E026-013 Nاست. بنابراین، منطقه ریگان از نظر ساختاری بخشی از پایانه جنوبی سامانه گسلی نهبندان درنظر گرفته میشود. بنابراین مطالعه، از میان عوامل موثر در تغییر تنش محلی و درنتیجه سازوکار زمینلرزهها در گستره ریگان، بیشترین نقش را میتوان به فعالیت پهنه گسله پیسنگی نهبندان اختصاص داد. https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_2115_2fa23e877f2b9540a682dd552b2b6668.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50077220210622تحلیل احتمالاتی خطر زمینلرزه در میادین گازی جنوب غرب ایران217226204310.22044/jrag.2021.10056.1299FAآناهیتا نورمحمدیدانشآموخته کارشناسی ارشد؛ گروه فیزیک زمین، مؤaسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانحبیب رحیمیدانشیار؛ موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، دانشگاه تهرانبهزاد ملکیاستاد؛ موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، دانشگاه تهرانJournal Article20200909در این پژوهش تحلیل خطر زمینلرزه برای میادین گازی جنوب غرب ایران انجام شده است. از آنجا که ذخایر هیدروکربنی از جمله منابع انرژی مهم در زندگی روزمره بشر می باشند و نقش به سزائی در صنعت و اقتصاد یک کشور دارند تحلیل خطر زمین لرزه در میادین هیدروکربنی می تواند برای ساخت تاسیسات و پالایشگاهها در میادین هیدروکربنی مفید باشد.<br />در گام نخست به منظور تحلیل خطر ساختگاه مورد مطالعه، فهرستنامه مربوط به زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی منطقه تهیه شده و گسلهای منطقه مشخص شد. سپس به تعیین چشمههای لرزهزا پرداخته شد که در این مطالعه دو نوع چشمه خطی و سطحی تعیین شده و بیشینه بزرگای باورپذیر و پارامترهای لرزهخیزی برای یکایک چشمهها محاسبه شد. در مرحله بعد، روابط تضعیف مناسب برای جنبش نیرومند زمین انتخاب گردید. روابط تضعیف مورد استفاده در این مطالعه رابطهی بور و اتکینسون (۲۰۰۸) و کمپل و بزرگنیا (2008)، که بر اساس کار تحقیقاتی شجاع طاهری و همکاران (۲۰۱۰)، با دادههای شبکه ی شتاب نگاری ایران بیشترین هم خوانی را نشان دادهاند. در ادامه نقشه پهنه بندی خطر زلزله برای پریودهای مختلف و دوره بازگشت 475 سال برآورد گردید. با تحلیل ویژه ساختگاه مورد مطالعه، نسبت بیشینه شتاب ساختگاه به شتاب ثقل 476/0 به دست آمده که نشان میدهد ساختگاه مورد مطالعه در دسته پهنه با خطر نسبی بسیار زیاد قرار میگیرد. این شتاب در مقایسه با نسبت شتاب مبنای طرح به شتاب ثقل که در آیین نامه 2800، برای پهنه با خطر نسبی بسیارزیاد 35/0 ذکر شده، بیشتر است. این اختلاف به دلیل وجود گسلهای قیر و فیروزآباد در نزدیکی ساختگاه و همچنین تفاوت در نگرش آیین نامه 2800 با تحلیل ویژه ساختگاه قابل توجیه میباشد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_2043_69261344cc4bcde18c5b14a669a8937b.pdf