دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922مساله کمترین مربعات کلی در حل مساله واهمامیخت لرزه ای با موجک غیر دقیق در حضور نوفه155165115010.22044/jrag.2018.6163.1154FAعلی محمد روستادانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانعلی غلامیدانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20170826داده لرزه ای دریافت شده را پس از چند مرحله پردازشی می توان به صورت همامیخت موجک چشمه لرزه ای با سری بازتاب زمین در نظر گرفت. واهمامیخت داده، سری بازتاب و در نتیجه تصویر زیرسطحی زمین که هدف اکتشاف لرزه ای هست، را نتیجه می دهد. مشکل اصلی در واهمامیخت داده های لرزه ای علاوه بر بد-وضع بودن عملگر همامیخت، معلوم نبودن موجک چشمه و غیردقیق بودن روش های تخمین موجک می باشد. روش های مرسوم واهمامیخت مبتنی بر کمترین مربعات، عدم قطعیت و نوفه را تنها روی داده اندازه گیری شده در نظر گرفته و موجک چشمه را معلوم فرض می کنند. اما در واقعیت در تخمین موجک چشمه عدم قطعیت خواهیم داشت. یعنی سیستم همامیخت تشکیل شده از موجک دارای عدم قطعیت و خطا می باشد. در اینجا مساله کمترین مربعات کلی به عنوان یک ابزار مدرن ریاضی معرفی شده که قادر است عدم قطعیت روی سیستم و همچنین حضور نوفه روی داده را همزمان در یافتن پاسخ بهینه در نظر گیرد. سپس روش کمترین مربعات کلی بریده شده T-TLS بررسی شده و واهمامیخت داده های لرزه ای به کمک T-TLS انجام شده است. می توان نشان داد که عملکرد روش T-TLS نزدیک به فیلتر ونر بوده و به جای برش مقادیر تکین با مقدار کم، آنها را با ضرایب فیلتر تضعیف می کند. نتیجه واهمامیخت T-TLS روی مثال ها در شرایط خطای زیاد روی داده و سیستم، پاسخی بهتر از روش T-SVD و قابل مقایسه با فیلتر ونر را ارایه داده و مشکل برش مقادیر تکین در T-SVD را پوشش داده است.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922ارزیابی و مقایسه مدلسازی فیزیک سنگ کاستر-توکسوز و شو-پاین در یکی از مخازن هیدروکربوری کربناته ایران167180136810.22044/jrag.2018.7229.1205FAحمید صیفیدانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرودبهزاد تخم چیدانشیار ، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود0000-0003-1516-0624علی مرادزادهاستاد، دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهرانJournal Article20180702تحلیل داده های پتروفیزیکی و لرزهای در تمامی مراحل اکتشاف تا توسعه و تولید مخازن هیدروکربوری از جایگاه بسیار مهمی برخوردار میباشد، لذا بررسی ارتباط میان پارامتر های کشسانی با خصوصیات مخزن، حایز اهمیت بوده که این امر با استفاده از مدلهای فیزیک سنگ صورت میپذیرد. اکثر مدلهای فیزیک سنگ برای مخازن هیدروکربوری ماسه سنگ کاربرد دارند. از آنجائیکه این مدلها تفاوتهای قابل توجهی با مدلهای فیزیک سنگ برای مخازن کربناته دارند، لذا انتخاب صحیح مدل مناسب فیزیک سنگ ضرورت بسیار دارد. به این منظور، دو مدل فیزیک سنگیِ کاستر-توکسوز و شو-پاین که مربوط به مدلهای میانباری هستند، در دو چاه هدف واقع در یکی از مخازن کربناته جنوب ایران مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقایسه دو مدل مذکور و همچنین برآورد درصد نوع حفرات در مخزن مورد مطالعه و از طرفی بررسی حساسیت پارامترهای هر مدل از اهداف اصلی این تحقیق می باشد. مدلهای مذکور با استفاده از دانش ارزیابی سازندهای زمینشناسی در مقیاس چاه و اطلاعات اشباع سیال و سنگ مخزن ساخته شده است و به منظور تعیین پارامترهای این مدلها از فرآیند وارونسازی استفاده گردید. به این ترتیب که سرعت های موج تراکمی و برشی حاصل از مدلسازی با اطلاعات سرعتی موج تراکمی و برشی اندازه گیری شده در چاهها، مقایسه شدهاند. نتایج حاصل از بررسی حاکی از آن است که استفاده از مدل شو-پاین کارآیی بالاتری در تخمین پارامترهای کشسانی داشته است. همچنین با توجه اینکه مدل کاستر-توکسوز یک مدل پایه با فرکانس بالا بوده و برای مطالعات فراصوتی (اولتراسونیک) مورد استفاده قرار میگیرد، لذا نتایج مطالعه نشان داد که مدل شو-پاین، قادر است با اضافه کردن معادله گسمن، مدل کاستر-توکسوز را برای استفاده در فرکانس های پایین، نظیر داده های نگار چاه، بهبود ببخشد. همچنین به نظر می رسد که بتوان با استفاده از فرایند وارونسازی در تعیین درصد نوع حفرات، کارائی مدل-های فیزیک سنگ مخازن کربناته را افزایش داد.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922مدلسازی وارون غیر خطی دادههای گرانی سنگ بستر با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری181193140310.22044/jrag.2019.7515.1212FAامیر جولاییدانشجوی دکتری مهندسی معدن، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود0000-0003-0722-6638علیرضا عرب امیریدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودعلی نجاتی کلاتهدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20181013اامروزه با استفاده از وارونسازی دادههای میدان پتانسیل از قبیل دادههای گرانیسنجی و مغناطیس-سنجی، میتوان مدل هندسی تودههای زیر سطحی و یا ضخامت رسوبات را بازسازی نمود. تحقیق پیشرو با هدف <br /> مدلسازی دوبعدی هندسه سنگ بستر یک حوضه رسوبی با استفاده از وارونسازی دادههای گرانیسنجی بوسیله الگوریتم رقابت استعماری به انجام رسید. از مدل جمع دو بعدی منشورها به عنوان مدل ریاضی هندسی <br /> مدلسازی دادههای گرانی استفاده شد. در این تحقیق، امکان کاربرد الگوریتم جستجوی عمومی رقابت استعماری به عنوان جایگزینی به جای روشهای فعلی جستجوی پاسخ در مدلسازی غیرخطی سنگ بستر دادههای گرانی استفاده شد. این الگوریتم که در حدود یک دهه پیش معرفی شده است؛ در همین مدت کوتاه بر روی مسائل بهینهسازی در زمینه های گوناگون، به صورت موفقیت آمیز پیاده سازی و اجرا شده است. در این تحقیق، طراحی و پیادهسازی الگوریتم در دو مرحله اعتبارسنجی شد. نخست صحت سنجی الگوریتم بر روی دادههای تولیدی از یک مدل مصنوعی مورد راستی آزمایی واقع شد. بدین منظور کارایی روش پیشنهادی در دو حالت بدون نوفه و همراه با نوفه مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج مدلسازی تطابق قابل قبولی با مدل اولیه حتی در حالت دادههای آلوده به نوفه نشان داد و در مرحله بعد مدلسازی معکوس دادههای واقعی انجام شد و در این بخش نیز نتایج نشانگر عملکرد مناسب الگوریتم طراحی شده بود. همچنین در این تحقیق میزان تاثیرپذیری این الگوریتم در برابر میزان نوفههای معمول احتمالی مورد بررسی قرار گرفت و پایداری مناسب این الگوریتم در برابر نوفههای سفید گاوسی با دامنههای نسبتا بالا به اثبات رسید.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922برآورد ساختار سرعت موجبرشی پروفیل خاک در ایستگاههای شتابنگاری شهر تهران و حومه با استفاده از وارونسازی نسبت طیفی H/V195205157110.22044/jrag.2019.8061.1234FAامیر طالبیدانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانحبیب رحیمیدانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانبهزاد ملکیکارشناس ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20190223در این تحقیق، اثر ساختگاه با استفاده از شتاب نگاشت های ثبت شده در ایستگاههای شتابنگاری واقع در شهر تهران متعلق به سازمان تحقیقات مسکن و ستاد بحران شهرداری تهران و چندین ایستگاه در اطراف تهران و با استفاده از روش ناکامورا ، بررسی شده و اثرات ناشی از خاک ساختگاههای مورد مطالعه بر اساس فرکانس غالب به دست آمده و ایستگاهها بر این اساس طبقهبندی گردیدهاند. در مرحله بعد، با استفاده از روش معکوس سازی، بهترین و مناسبترین مدل برای خاک از نظر ضخامت، سرعت، فاکتور کیفیت و چگالی برای هر ایستگاه ارائه شده است و در نهایت نتایج به دست آمده با مقادیر به دست آمده از مطالعات دیگر مقایسه شده است. در ایستگاههای مورد مطالعه، محدوده بسامدی متاثر از اثرات ساختگاهی بسیار گسترده و از یک هرتز شروع شده و تا 5/8 هرتز ادامه یافته است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت رده ساختگاه در مناطق شمالی و شرقی تهران غالبا از نوع II و در مناطق جنوبی و غربی شهر تهران غالبا بین III تا IV تغییر مینماید. به عبارت دیگر میتوان گفت که رسوبات شهر تهران از شمال به جنوب و یا از شرق به غرب به تدریج رفتار نرم یا سست را از خود نشان میدهند. همچنین سرعت موج برشی از سمت شمال به سمت جنوب تهران کاهش مییابد به طوریکه میتوان تغییرات سرعت موج برشی را در شمال تهران بین 200 تا 800 متر بر ثانیه و در جنوب تهران بین 140 تا 600 متر بر ثانیه تا عمق متوسط 20 متر در نظر گرفت.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922بهروز رسانی مدلهای استاتیک مخزن به روش چرخه انطباق با دادههای لرزهای207217171610.22044/jrag.2020.9365.1277FAمحمدرضا شاد سالانقوچکارشناس ارشد مهندسی نفت، انستیتو مهندسی نفت، دانشکده فنی، دانشگاه تهرانمحمد امامی نیریعضو هیئت علمی، انستیتو مهندسی نفت، دانشکده فنی، دانشگاه تهرانJournal Article20200209مدل سازی مخازن هیدروکربنی ابزاری مهم در توصیف و پیش بینی نحوه عملکرد آن می باشد. یک مدل سازی مخزن واقع بینانه در گرو ترکیب منابع مختلف داده به روشی منطقی و بهینه می باشد. داده های لرزه ای به دلیل پوشش سطح وسیعی از گستره مخزن و دارا بودن قدرت تفکیک جانبی بالا نسبت به داده های چاه، همواره در مدل سازی مخازن هیدروکربنی مورد توجه بوده است. استفاده از داده های لرزه ای با گذر زمان (چهاربعدی) نیز باعث بهبود و ارتقا مدل سازی دینامیک مخزن می شود. لازمه تلفیق داده های لرزه ای چهاربعدی در مدل سازی دینامیک مخزن، حصول اطمینان از همخوانی مدل استاتیک با داده های لرزه ای دوبعدی/سه بعدی اولیه می باشد. بدین منظور، در این پژوهش از روش چرخه انطباق مدل مخزن با داده های لرزه ای که مبتنی بر تکنیک های زمین آماری و الگوریتم های بهینه سازی می باشد، جهت ساخت/به روزرسانی مدل های استاتیک مخزن همخوان با داده های لرزه ای دوبعدی/سه بعدی، استفاده شده است. الگوریتم بهینه سازی استفاده شده در این پژوهش، تلفیقی از اگوریتم های قدرتمند ازدحام ذرات و ژنتیک می باشد. بررسی کیفی و کمی نتایج اعمال روش پیشنهادی بر روی یک مدل مصنوعی نشان می دهد که روش پیشنهادی منتج به ایجاد مدل های رخساره ای می شود که نسبت به روش های سنتی زمین آماری که از داده های لرزه ای فقط به عنوان داده ثانویه استفاده می کنند، بطور متوسط با یک افزایش 15 درصدی در انطباق با مدل مرجع مخزن همراه است.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922ارزیابی مؤلفههای امواج سطحی جهت شناسایی حفرههای زیرسطحی با استفاده از مدلسازیهای دو و سهبعدی به روش اجزا محدود219233172010.22044/jrag.2020.9005.1267FAسهراب میراثیاستادیار، گروه عمران، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایرانحسین رهنمااستادیار، گروه عمران و محیطزیست، دانشگاه صنعتی شیراز، شیراز، ایرانعطیه اسحاقیاستادیار، شبکه شتابنگاری کشور، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، وزارت راه و شهرسازی، تهران، ایرانJournal Article20191008شناسایی ناهنجاریهای زیرسطحی همچون حفره، فروچاله و تونل به خاطر احتمال بروز نشستها و فروریزشهای احتمالی همواره موردتوجه مهندسان ژئوتکنیک و ژئوفیزیک بوده است. بهرهگیری از روشهای جدیدی همچون روشهای امواج سطحی میتواند در جهت شناسایی این ناهنجاریها گام مناسبی تلقی شود. نظر به اینکه اغلب مطالعات و تحلیلهای انجامشده با در نظر گرفتن مولفه قایم امواج رایلی صورت پذیرفته است و با توجه به اینکه ناهنجاریهای زیرسطحی تأثیرات متفاوتی بر روی مؤلفههای مختلف امواج سطحی دارند؛ لذا در این مقاله به ارزیابی مولفههای قایم و شعاعی امواج رایلی و مولفه امواج لاو به منظور شناسایی حفره توخالی و توپر در محیطهای خاکی نیم فضای همگن و لایهبندی شده پرداخته شده است. در این خصوص، با اعمال بار لرزهای در جهت افقی و قایم به ترتیب مؤلفه امواج لاو و مؤلفههای قایم و شعاعی امواج رایلی ایجاد و برداشت شده است. انتشار امواج رایلی و لاو با استفاده از تحلیل چندایستگاهی امواج سطحی و همچنین شبیهسازیها با بهرهگیری از روش اجزا محدود در نرمافزار آباکوس انجام پذیرفته است. تاثیر حفرات زیرسطحی بر مولفههای امواج سطحی با ارزیابی تغییرات بیضوی شکل ذرات امواج رایلی، نسبت مولفهها و همچنین دامنههای حداکثر نرمال شده در گیرندهها انجام پذیرفته است. نتایج مدلسازیهای دوبعدی نشان دادند که شکل بیضوی حرکت ذرات امواج رایلی در اثر وجود ناهنجاری زیرسطحی دچار بههمریختگی و تغییرشکل میشوند و این تأثیر به نحو قابلملاحظهای در دامنههای حداکثر نرمال شده و نسبت مؤلفههای شعاعی و قایم امواج رایلی مشاهده شده است. در ادامه نتایج مدلسازیهای سهبعدی نشان دادند که امواج لاو نیز همانند امواج رایلی با دقت و وضوح مناسبی میتوانند در شناسایی حفرههای زیرسطحی مورد استفاده قرار گیرد. در مجموع میتوان اینگونه بیان نمود که شناسایی حفرههای زیرسطحی با ارزیابی شکل بیضوی حرکت ذرات، دامنههای حداکثر نرمال شده و نسبت مؤلفههای امواج رایلی و لاو امکانپذیر میباشد.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922مدلسازی پیکربندی چند نمونه توده زیرسطحی با استفاده از وارونسازی دادههای گرانی به روش تئوری گراف235248172510.22044/jrag.2020.8832.1262FAسوسن سودمند نیریدانشجوی کارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانسید وحید ابراهیمزاده اردستانیاستاد، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهرانسعید وطن خواهاستادیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0001-7403-6848مصطفی قارلقیدانشجوی کارشناسی ارشد، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهرانJournal Article20190824در این مقاله الگوریتم وارونسازی دادههای گرانی با استفاده از تئوری گراف بر روی چند نمونه داده واقعی مورد استفاده قرار گرفته است. دادههای گرانی استفاده شده، مربوط به یک توده کرومیت در کوبا، یک توده منگنز در هند، و توده مافیک در اسلوواکی هستند. هدف آن است تا بتوان پیکربندی این تودههای زیرسطحی را با استفاده از این روش وارونسازی کارا و نوین بدست آورد و با نتایج موجود از روشهای دیگر مقایسه کرد. در وارونسازی به روش تئوری گراف، توده همگن زیرسطحی با استفاده از مجموعه ای از جرمهای نقطه ای مشابه مدلسازی میشود. پارامترهای مورد جستجو در این نوع وارونسازی، مختصات جرمهای نقطهای و جرم کل نقاط میباشند، بنابراین این الگوریتم تفاوت اساسی با دیگر الگوریتمهای وارونسازی موجود دارد. برای اجرای الگوریتم، مجموعه جرمهای نقطهای با یک گراف کامل انطباق داده میشود. با کاربرد الگوریتم کروسکال، درخت فراگیر کمینه برای گراف محاسبه شده و سپس یک تابع پایدارکننده تحت عنوان تابع همفاصله بدست میآید. این تابع علاوه بر پایداری مساله وارون، فواصل میان جرمهای نقطهای در مدل حاصل را تنظیم میکند، بنابراین پیکربندی مناسبی از توده زیرسطحی حاصل خواهد شد. نتایج وارونسازی بر روی این سه توده متنوع اطلاعات با ارزشی در مورد گسترش آنها در راستای افق و نیز عمق ارائه میدهد. همچنین نتایج مطالعات پیشین بر روی این تودهها به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین خواننده این امکان را دارد که این روش جذاب وارونسازی را با روشهای دیگر مقایسه نماید. کدهای مورد استفاده در این تحقیق، توسط نویسندگان توسعه داده شدهاند و قابل دسترس برای عموم میباشد.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922بهبود محاسبه ماتریس هسته در مدلسازی وارون دادههای گرانی به روش ترکیبی249258172710.22044/jrag.2020.9375.1279FAسحر معظمدانشجوی دکتری مهندسی معدن، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودحمید آقاجانیدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودعلی نجاتی کلاتهدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20200304مدلسازی دادههای گرانی با روشهای مختلفی، از جمله روشهای مدلسازی پیشرو و وارون صورت میگیرد. برای مدلسازی خطی ساختارهای زیرسطحی، زمین به سلولهای مکعبی با چگالی ثابت تقسیم شده و مقادیر ماتریس هسته محاسبه میشود. برای محاسبه ماتریس هسته روشهای تحلیلی و عددی فراوانی وجود دارد. روشهای تحلیلی هرچند دقت خوبی دارند ولی زمانبر هستند. در حالی که روشهای عددی سریعتر و نسبت به روشهای تحلیلی از دقت کمتری برخوردار هستند. از جمله این شیوههای تحلیلی، روش پلوف است که برای محاسبه ماتریس هسته از آن میتوان استفاده نمود. از روش جرم نقطهای که از روشهای عددی است نیز میتوان برای محاسبه ماتریس هسته بهرهمند شد. این روش نسبت به روش پلوف به زمان محاسبه کمتری نیاز دارد و دقت آن هم برای مدلسازی مناسب است. ولی براساس پژوهشهای انجام شده این روش برای محاسبه دو ردیف اول سلولهای مکعبی پارامترهای مدل از دقت مناسبی برخوردار نیست. بنابراین با استفاده از این روش انتظار یک مدلسازی خوب وجود ندارد. <br /> به منظور رفع این مشکل و استفاده از سرعت محاسبات روش جرم نقطهای، در این مقاله روش ترکیبی ارائه شده است که در آن همزمان از روش تحلیلی پلوف و روش عددی جرم نقطهای برای محاسبه ماتریس هسته استفاده میشود. به این ترتیب در عین حفظ دقت، سرعت انجام محاسبات را بهبود می-بخشد. برای محاسبه ماتریس هسته مورد نیاز در مدلسازی وارون، دو ردیف اول پارامترهای مدل به روش تحلیلی پلوف و ردیفهای بعدی به روش عددی جرم نقطهای محاسبه میشود. برای بررسی و کارایی روش جدید ارائه شده، این روش بر روی دادههای حاصل از چندین مدل مصنوعی متفاوت و همچنین برای مدلسازی وارون دادههای گرانی برداشت شده از روی محدوده معدنی چند فلزی نیکل، کبالت و مس اووید در کانادا اعمال شده است. نتایج حاصل از مدلسازی وارون دادهها نشان میدهد که زمان محاسبه ماتریس بهبود چشمگیری یافته و مقدار خطای مدلسازی نیز با توجه به ابعاد سلولها بسیار کم است.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922ارائه الگوی لرزه زمین ساختی بر اساس مطالعۀ تطبیقی توزیع تنش کولمب با پارامترهای لرزهای در زوج زمینلرزه اهر-ورزقان259273175010.22044/jrag.2020.8870.1263FAمهناز ندائیاستادیار، دانشگاه پیام نور بیرجند، بیرجند، ایرانزینب فلاح آبکناریدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق،تهران، ایرانJournal Article20190901زوج زمینلرزه اهر- ورزقان به صورت دو رخداد پیاپی در فاصلۀ زمانی و مکانی نسبتا کوتاهی از هم، در تاریخ 21 مرداد ماه 1391 (11 آگوست 2012) باعث ایجادگسیختگی سطحی بطول 12 کیلومتر و لرزش مناطقی شد که قبلا هیچ گسل فعالی در آن شناسایی نشده بود. با توجه به نظریۀ انتقال تنش و احتمال متأثر بودن رخداد دوم از رخداد اول، تغییرات تنش کولمب برای وضعیتهای هندسی مختلف از صفحات گرهی دو رخداد مورد بررسی قرار گرفت و با توزیع مکانی پسلرزهها مطابقت داده شد. با بررسی الگوی توزیع تنش کولمب در محیط اطراف و در نظر گرفتن پدیده برهم کنش، مشخصات °82، °89 و °164 برای امتداد، شیب و ریک گسل مسبب رخداد اول با سازوکار راست لغز و °7، °49 و °31 برای امتداد، شیب و ریک گسل مسبب رخداد دوم با سازوکار معکوس همراه با مؤلفۀ کوچک امتداد لغز در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده از الگوی توزیع تنش مطابقت زیادی با نقشههای تغییرات مکانی مقدار b (b-value) در دادههای قبل از زلزله دارد. پارامترb در واقع شیب رابطۀ گوتنبرگ-ریشتر است که مرتبط با ساختار زمین ساختی منطقه بوده و وابسته به تنش موجود در منطقه میباشد. با توجه به منطقۀ حداقل مقدار b در دادههای قبل از زلزله، الگوهای توزیع تنش کولمب برای گسلهای منشاء، گیرنده و گسلهای با جهت بهینه، نحوه انتشار گسیختگی نسبت به کانون رخداد اول و تظاهر سطحی آن و نیز سازوکار مختلف قطعات سیستم گسلی، ساختار خم فشارشی در حال توسعه برای منطقه متأثر از زوج زمینلرزه اهر-ورزقان پیشنهاد میگردد. این مدل ساختاری پیشنهادی میتواند به ارزیابی خطر لرزهای در مناطق محتمل برای شکستگیهای آتی کمک کند.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922شناسایی و استخراج امواج ریلی از شتابنگاشتهای سه مولفهای براساس مشخصات قطبیدگی در حوزه زمان-فرکانس275287178410.22044/jrag.2020.9125.1270FAپویا نقشیندانشجوی دکتری، دانشکده فنی و مهندسی، گروه عمران، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانهادی بهادریدانشیار، دانشکده فنی و مهندسی، گروه عمران، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانعباس اسلامی حقیقتاستادیار، دانشکده فنی و مهندسی، گروه عمران، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20191127معمولا در زمینلرزهها، امواج سطحی تغییرمکانهای بیشتری نسبت به امواج حجمی در سطح زمین ایجاد میکنند. از طرف دیگر، تغییر مکان ناشی از امواج ریلی به صورت بیضی میباشد. در نتیجه، امواج ریلی اثرات مخربتری نسبت به سایر امواج بر روی سازهها واقع در سطح زمین دارند. بنابراین، یکی از وظایف مهم در لرزهشناسی و ژئوفیزیک کاربردی، شناسایی و استخراج امواج سطحی به خصوص امواج ریلی میباشد. مطالعات متعددی به این منظور صورت گرفته است. در اکثر مطالعات، شناسایی و استخراج امواج سطحی صرفأ در حوزه زمان و یا حوزه فرکانس انجام شده است. ولی با توجه به محدودیتهای موجود در حوزه زمان یا فرکانس، در مطالعات اخیر، شناسایی امواج سطحی در حوزه ترکیبی زمان-فرکانس صورت گرفته است. تبدیلهای متعددی برای انتقال سیگنالها به حوزه زمان-فرکانس معرفی شده است. با توجه به اینکه شتابنگاشتهای زلزلهها غیر ایستا و نامنظم میباشند، دقت استخراج امواج از سیگنالها بسیار وابسته به تبدیل زمان-فرکانسی مورد استفاده میباشد. در این مطالعه، از تبدیل موجک پیوسته همگامسازی شده (SSCWT)، برای انتقال سیگنال به حوزه زمان-فرکانس استفاده شده است. این تبدیل از رزولوشن بیشتری نسبت به سایر تبدیلها برخوردار میباشد و پراکندگی این تبدیل نسبت به سایر تبدیلها کمتر میباشد. در این مطالعه به منظور استخراج امواج ریلی از شتابنگاشتهای سه مولفهای هر ایستگاه، از مشخصه اصلی امواج ریلی که حرکت بیضوی میباشد، استفاده شده است. پارامتر مورد استفاده برای استخراج امواج ریلی، نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ بیضی میباشد. بدین منظور از نرم افزار متلب برای کدنویسی روش ارائه شده استفاده شده است. در این مقاله، ابتدا با استفاده از یک سیگنال مصنوعی غیر ایستا، اهمیت تبدیل ذکر شده، نسبت به سایر تبدیلها ارزیابی شده است. سپس، سیگنالهای مصنوعی سه مولفهای ایجاد شدهاند که صحت تحلیلها براساس آنها ارزیابی شده است. در نهایت، پس از اطمینان از صحت الگورینم و کدها، امواج ریلی چند زلزله واقعی استخراج و ارائه شده است.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922بررسی کیفیت مخزن به کمک تلفیق فاکتور کیفیت و نمودار انحراف سرعت289305178510.22044/jrag.2020.9336.1275FAبیژن جعفرباباییگروه مهندسی نفت، پردیس بینالمللی کیش، دانشگاه تهران، ایرانعلی نخعیانستیتو مهندسی نفت، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهرانگروه مهندسی نفت، پردیس بینالمللی کیش، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article20200203میادین هیدروکربن ایران عمدتا از سنگهای کربناته تشکیل شده است. از یک سو ساختار بسیار ناهمگن و از سوی دیگر مطالعات محدودی که تاکنون پیرامون تخمین میزان میرایی موج در سنگهای کربناته انجام گردیده است ضرورت پژوهش در این حوزه را اجتناب تاپذیر نموده است. از آنجا که شناسایی و بررسی کیفیت مخزن، مهمترین عامل جهت بهرهبرداری بهینه از منابع هیدوکربنی میباشد، تلاش میگردد با مدیریت دانش و دسترسی به اطلاعات ابزارهای جدید نظیر VSP ، راهکارهای جدیدی در راستای رسیدن به این هدف انجام گیرد. امواج لرزهای به هنگام عبور از لایههای زمین، از نظر محتوای فرکانسی و دامنه موج، دچار دگرریختی میشوند که قسمتی از کاهش دامنه، مربوط به ذات موج و دیگری مربوط به ساختار زمین شناسی از جمله تخلخل، تراوایی و شکستگی است. لذا این سوال وجود دارد که پارامترهای مخزنی و شکستگی ها، هر کدام چه سهمی در تغییرات میزان فاکتور کیفیت دارند. تحقیقاتی که اخیرا در این زمینه توسط محققین انجام شده است بیشتر معطوف به بررسی ناهمسانگردی ، تحلیل مدل سرعتی و غیره میباشند. لذا میتوان چنین نتیجه گرفت که ایجاد ارتباط مسقیم بین پارامترهای مخزنی و اهمیت و تاثیر آنها در میزان ضریب جذب امواج لرزهای یا فاکتور کیفیت از دید آنها پنهان مانده است. بنابراین در این تحقیق با تکیه بر فاکتور کیفیت به بررسی میزان همبستگی این پارامتر با پارامترهای دیگر نظیر انحراف سرعت، چگالی شکستگی و تراویی پرداخته شد. در این پژوهش تلاش گردید فاکتور کیفیت بعنوان ابزاری جهت ارزیابی نسبتا قابل قبول کیفیت مخزن تعریف و معنادار گردد. همچنین در بررسی آماری به روش رگرسیون خطی چندگانه، مهترین پارامتری که از روند مقدار فاکتور کیفیت تبعیت میکرد چگالی شکستگی بود. در تحلیل انجام شده ، فاکتور کیفیت همبستگی نسبتا خوبی با میزان تراوایی حاصل از دادههای مغزه نشان داد و در فواصل با تراوایی بالا، فاکتور کیفیت نیز مقادیر کمینه را دارا بود. مطابق آنالیز خوشه بندی به روش K-Means Cluster ، این نتیجه بدست آمد که 18% کل بازه مخزنی مورد مطالعه دارای کیفیت خوب، 33% متوسط، 36% ضعیف و 12% عاری از هیدروکربن ارزیابی گردید.دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50076220200922شناسایی و استخراج رخسارههای کانالی با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با الگوریتم پسانتشار و فیلتر اتصال کوچکترین اجزای ساختاری307330181010.22044/jrag.2020.9478.1281FAمعصومه لطفیدانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی نفت، دانشگاه صنعتی امیرکبیرعبدالرحیم جواهریاناستاد، دانشکده مهندسی نفت، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، استاد بازنشسته، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0003-1574-7062Journal Article20200321رخسارههای کانالی از جمله پدیدههای چینهشناسی حائز اهمیت از منظر اکتشاف منابع هیدروکربنی هستند که با توجه به عمق تدفین و محتویات سیال، ممکن است قابلیت مخزنی داشته باشند یا بهعنوان مخاطره حفاری لحاظ شوند. لذا مکانیابی دقیق آنها قبل از تعیین هدف و طراحی مسیر حفاری ضروری است. با توجه به حجم بالای دادههای لرزهای و افزایش روزافزون تعداد نشانگرها، ترکیب نشانگرهای لرزهای با الگوریتمهای محاسباتی متفاوت، جزئیات بالاتری از رویدادهای لرزهای بدست میدهد. در این مطالعه از روشی نیمهخودکار مبنیبر تلفیق نشانگرهای لرزهای بر اساس شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با الگوریتم پسانتشار، جهت شناسایی مرزهای کانالهای مدفون واقع در برشهای زمانی از دادههای لرزهای سه بعدی مصنوعی و واقعی حاوی کانال استفاده شده است. نتایج نشان داد که با رسیدن خطای میانگین مربعات عادی شده و درصد ردهبندی نادرست مجموعه آزمایشی و مجموعه آموزشی به کمترین مقدار خود، تصویر بهبود یافتهای از کانالهای موجود در دادههای لرزهای با تفکیکپذیری نسبتا بالا ارائه گردیده است. سپس نتایج حاصل از شناسایی مرز کانالها با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه با الگوریتم پسانتشار با نتایج حاصل از روشهای تحلیل مولفههای اصلی و k-میانگین و نیز ترکیب این دو روش بهصورت کمی و کیفی مقایسه شد. بررسیها نشان داد که طرحواره پیشنهادی ضمن تاثیرپذیری کمتر نسبت به نوفه پسزمینه، جزئیات دقیقتری از مرزهای کانالهای موجود در داده-های لرزهای ثبت نموده است. استخراج خودکار موقعیت فضایی کانال موجود در داده لرزهای سه بعدی واقعی با استفاده از فیلتر اتصال کوچکترین اجزای ساختاری، تصویر دقیقی از محدوده کانال مورد مطالعه ارائه داده است.