دانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923اکتشاف ذخایر زمینگرمایی در منطقه بوشلی- سبلان با استفاده از داده های مگنتوتلوریک17118695210.22044/jrag.2017.952FAعارف زینال پوردانشجوی دکتری، بخش مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهید باهنر کرمانرضا قائدرحمتیاستادیار، گروه معدن، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه لرستانعلی مرادزادهاستاد، دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهرانمحمدرضا رحمانیدکتری زمین شناسی، بخش زمین گرمایی، سازمان انرژی های نو ایرانJournal Article20161014در این مقاله اکتشاف منابع زمینگرمایی در منطقه بوشلی استان اردبیل با استفاده از داده­های مگنتوتلوریک (<em>MT</em>) مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه بر اساس دادههای 60 ایستگاه مگنتوتلوریک در منطقه­ای به وسعت 90 کیلومترمربع در بوشلی، جنوب شرقی شهرستان نیر، صورت گرفته است. ابتدا پردازش داده­ها با استفاده از الگوریتم­هایی مبتنی بر روش­های پایدار و مقاوم در برابر نوفه صورت گرفته است. سپس تحلیل ابعادی دادهها بر اساس پارامترهای چولگی، چولگی حساس به فاز، بیضی­وارگی و اندیسهای وزنی نرمال شده مورد توجه واقع شده است. بر اساس این تحلیل­ها امتداد ساختارهای منطقه بیشتر دوبعدی و با جهت شمالی- جنوبی تشخیص داده شد. در مرحله بعد عملیات مدل­سازی وارون یک و دوبعدی روی داده­ها در طول 12 پروفیل انجام گرفته است. بر اساس مقاطع مقاومت ویژه به دست آمده از این مدل­ها و همچنین اطلاعات زمینشناسی، ساختارهای احتمالی منطقه شناسایی و تفسیر شده­اند. نتایج مقاطع یک و دوبعدی مقاومت ویژه با تلفیق اطلاعات زمینشناسی، یک سیستم زمینگرمایی را نشان می­دهد. موقعیت سه بخش اصلی این سیستم شامل سنگ پوش، مخزن و منبع داغ زمینگرمایی به خوبی نشان داده شده است. بخش فوقانی این سیستم یک منطقه با مقاومت ویژه حدود 10 اهممتر به عنوان پوشش رسی مخزن به خوبی نشان داده شده است. مخزن زمینگرمایی با مقاومت ویژه بیشتر (حدود 100 اهممتر)، در زیر این پوشش رسی قرار گرفته است. همچنین مقاطع مقاومت ویژه به دست آمده از مدل­سازی دوبعدی داده­ها، موقعیت منبع داغ زمینگرمایی را در زیر مخزن زمینگرمایی در عمق بیشتر از 3000 متر، به خوبی نشان می­دهند. نتایج این مطالعه موقعیت مخزن زمینگرمایی را در منطقه جنوبی محدوده مورد نظر با کشیدگی به سمت جنوب منطقه نشان می­دهد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_952_a9e7d197c2a17fad3381453d103efd88.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923وارون سازی خطی AVO به روش بیزی برای تخمین پارامترهای سنگ18719781610.22044/jrag.2016.816FAمصطفی عباسیدانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانعلی غلامیدانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20161023در این مطالعهراهکاری برای وارون­سازی خطی <em>AVO</em> در یک قالب بیزی ارائه گردیده است. هدف، به دست آوردن توزیع پسین سه پارامتر سرعت موج <em>P</em>، سرعت موج <em>S</em> و چگالی سنگ است. وارون­سازی بکار رفته در این مطالعه بر مبنای مدل همامیختی و یک تقریب خطی از معادله زوپریتس به نام مدل تباین ضعیف است. در این مسئله با ارائه یک رابطه تحلیلی برای توزیع پسین پارامترهای هدف، یک روش کارآمد با تفکیکپذیری قابل قبول در وارون­سازی تصادفی داده­های لرزه­ای فراهم شده است. به منظور بررسی هرچه بهتر عملکرد این روش، خروجیهای آن با نتایج حاصل از وارون­سازی همزمان پیش از برانبارش که یک روش رایج در وارون­سازی داده­های لرزه­ای است؛ مقایسه شده است. آزمایش­های انجام شده روی داده<em></em>های مصنوعی نشان می<em></em>دهد که این روش پارامترهای هدف را تقریباً به طور کامل بازیابی می­کند. این روش همچنین روی داده<em></em>های واقعی مربوط به یک میدان نفتی در خلیج مکزیک نیز پیاده<em></em>سازی شده است؛ که نتایج حاصل از آن انطباق قابل<em></em>قبولی با داده<em></em>های چاه نشان می<em></em>دهد. به علاوه اینکه در مقایسه با روش وارون­سازی هم­زمان پیش از برانبارش، نتایج بسیار بهتری مخصوصاً در مورد دو پارامتر سرعت موج <em>S</em> و چگالی ارائه می­دهد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_816_1967422a427d9d04c88d8a8bfebbc0b8.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923بهکارگیری مدل رگرسیون ماشین بردار پشتیبان به منظور تخمین میزان اشباع شدگی آب سازند یکی از میدانهای نفتی بزرگ جنوب غرب ایران199210104010.22044/jrag.2017.5552.1106FAرضا احمدیاستادیار، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه صنعتی اراکمحمد صادق امیری بختیاردانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعت نفت آبادانJournal Article20170401اشباع­شدگی آب (<em>S<sub>w</sub></em>) سنگ مخزن یکی از پارامترهای پتروفیزیکی مهم است؛ که تأثیر زیادی بر دقت تخمین میزان نفت اولیه مخزن دارد. به دلیل اهمیت زیاد این پارامتر در محاسبات اقتصادی توسعه مخزن، تعیین دقیق آن <br /> اجتناب­ناپذیر است. در پژوهش حاضر برای تخمین این پارامتر، مدل رگرسیون ماشین بردار پشتیبان شامل 5 متغیر ورودی یعنی داده­های چاه­نگاری پرتو گامای طبیعی، تخلخل نوترونی، چگالی کپه­ای سازند، زمان گذر امواج صوتی و مقاومت ویژه الکتریکی حقیقی و پارامتر <em>Sw</em> به عنوان تک خروجی برای سه حلقه چاه در یکی از میدانهای نفتی بزرگ سازند آسماری واقع در جنوب غرب کشور ایران مورد استفاده قرار گرفته است. به­ منظور مقایسه نتایج تخمین با واقعیت به طور بصری، ستون چینه­شناسی و اشباع­شدگی آب و هیدروکربور سازند نیز توسط نرم­افزار <em>Geolog</em> برای چاه­های مورد مطالعه ترسیم شده است. از تعداد کل 1211 داده نقطه­ای موجود برای سه حلقه چاه، حدود 80 درصد به­عنوان داده­های آموزشی و حدود 20 درصد به­عنوان داده­های آزمون انتخاب شدند. عملکرد الگوریتم از طریق اعتبارسنجی متقابل بر اساس معیارهای مختلف همانند ترسیم نمودار پراکندگی مقادیر اندازه­گیری­های آزمایشگاهی <em>S<sub>w</sub></em> توسط مغزه­ها در مقابل مقادیر تخمینی با استفاده از داده­های چاه­نگاری سه حلقه چاه توسط مدل <em>SVR</em> و محاسبه پارامترهای آماری معرف خطا، نیز اعتبارسنجی شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که مدل مذکور از قابلیت بالایی برای تخمین میزان <em>S<sub>w</sub></em> سنگ مخزن با استفاده از داده­های چاه­نگاری برخوردار است. به ­گونه­ای­که <br /> داده­های آموزشی را با ضریب تعیین همبستگی عالی بیش از 87 درصد و داده­های آزمون را با ضریب تعیین همبستگی مطلوب بیش از 76 درصد تخمین زده است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1040_0ba5a894641122e0c6997d899d67348c.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923افزایش توان تفکیک دادههای لرزهای با استفاده از تبدیل موجک گسسته مختلط21122398010.22044/jrag.2017.5590.1108FAعلیرضا گودرزیاستادیار، دانشکده علوم و فناوری های نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمانفرهاد ملائیکارشناسی ارشد، گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامردJournal Article20170411توان تفکیک دادههای لرزهای به دلیل اثرات جذب فرکانسی، تضعیف دامنه و تداخل امواج کاهش مییابد و به عنوان یک چالش اساسی در مطالعات لرزهنگاری مدنظر است. افزایش توان تفکیک با روشهای مختلفی صورت میپذیرد؛ اما مهمترین و شناخته شده ترین روش، روش واهمامیخت است؛ که به عنوان یک روش متداول برای افزایش توان تفکیک، با تقویت یا بازیابی فرکانس­های بالا منجر به فشردهسازی میشود. این مقاله روشی بر پایه تبدیل هیلبرت را در فضای موجک گسسته مختلط ارائه میدهد. نخست داده­ها با تبدیل موجک گسسته مختلط تجزیه می­شوند؛ سپس با استفاده از پوش هیلبرت محاسبه شده ضرایب موجک در تمامی مقیاسها تقویت شده و با انجام وارون تبدیل موجک و افزایش فرکانس­های بالای موجود در داده­ها بدون هیچ تقریب یا تخمینی، داده با فرکانس بالا به صورت فشرده ارائه میشود. یکی از بارزترین نتایج این روش کاهش اعوجاج نتایج نسبت به دیگر روشهای موجود در این زمینه است. نتایج حاکی از برتری روش ارائه شده نسبت به روش تبدیل موجک گسسته غیر کاهشی مشابه است؛ زیرا تبدیل موجک گسسته مختلط اثرات جانبی کمتری را نسبت به روش غیر کاهشی دارد و دلیل این امر ارتقای زمان- فرکانس بالاتر نسبت به روش مذکور است. نکته حائز اهمیت دیگر، ضروریات محاسباتی است؛ به نحوی که اعمال روش در حیطه موجک گسسته مختلط با محاسبات کمتری مواجه است. زیرا فرآیند کاهش با فاکتور 2 در آن صورت میپذیرد؛ در حالی که روش تبدیل موجک گسسته غیر کاهشی هیچ کاهشی را در ضرایب ارائه نمیدهد؛ اما روش تبدیل موجک گسسته مختلط نسبت به روش تبدیل موجک گسسته مرسوم افزونگی بالاتری دارد؛ زیرا از دو موجک بهره میبرد که به صورت همزمان داده­ها را آنالیز میکنند.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_980_a3af5435e9cb285b27d13e5f6d902c7f.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923بررسی صحت و دقت نتایج حاصل از برداشتهای ژئوالکتریک در تعیین عمق و ضخامت لایه بوکسیتی در یکی از ذخایر بوکسیت جاجرم22523598210.22044/jrag.2017.5120.1085FAکیانوش سلیمانیکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودعلیرضا عرب امیریدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودابوالقاسم کامکار روحانیدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودمحمود شمس الدینی نژادکارشناسی ارشد، بخش مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهید باهنر کرمانفرج اله مومنیکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20161204در این پژوهش به بررسی کارایی روش سونداژزنی ژئوالکتریکی در تشخیص لایه معدنی در ذخایر بوکسیت کارستی دارای توپوگرافی شدید سطح زمین پرداخته می­شود. بدین منظور 21 سونداژ ژئوالکتریکی در کنار نقاط حفاری شده در یکی از ذخایر بوکسیت جاجرم در طول یک خط، طراحی و برداشت گردید. داده­های برداشت شده نخست به وسیله منحنی­های استاندارد تفسیر شده و سپس نتایج حاصله به­عنوان مدل اولیه به­وسیله نرم­افزارIX1D ، مدل­سازی یک­بُعدی شد. نتایج مدل­سازی یک­بُعدی، وجود حداقل چهار لایه ژئوالکتریکی را در منطقه مورد بررسی نشان می­دهد. جهت درک بهتر و جامع­تر، این نتایج به­صورت یک مقطع دوبُعدی نشان داده شد. بررسی نتایج وارون­سازی یک­بعدی نشان داد که به دلیل تباین کافی مقاومت ویژه بین بوکسیت و سنگ کف دولومیتی، تشخیص کمر­پایین لایه معدنی ممکن است؛ اما از آنجایی که اختلاف مقاومت ویژه بوکسیت کائولنی با لایه­های بالایی آن اندک است؛ تشخیص کمر بالای ماده معدنی و در نتیجه تعیین ضخامت لایه معدنی مشکل است. به منظور بررسی صحت و دقت نتایج حاصل از برداشت­های ژئوفیزیکی در محدوده معدنی، این نتایج با نتایج حاصل از حفاری­های اکتشافی در منطقه مذکور مورد مقایسه قرار گرفتند. در این مقایسه مشخص شد 5 سونداژ دارای خطای تخمین بالای 50 درصد، 10 سونداژ خطای تخمین بین 10 تا 30 درصد و 6 سونداژ خطای تخمین کمتر از 10 درصد دارند. ضریب همبستگی رتبه­ای کندال تائو بین تخمین عمق لایه­ها به روش ژئوالکتریکی و عمق به دست آمده از حفاری، مقدار 0.486 به دست آمد؛ که نشاندهنده همبستگی نسبتاً خوبی بین عمق تشخیص کنتاکت دولومیت و بوکسیت در تفسیر نتایج سونداژ و نتایج حاصل از دادههای حفاری اکتشافی در منطقه است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_982_befd20fe1acdc59eb3a465a51be57b8c.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923اعتبارسنجی مدل وارون دادههای مقاومت ویژه با استفاده از ماتریس وضوح مدل، ماتریس وضوح داده و کوواریانس واحد237250105410.22044/jrag.2017.5822.1125FAمحمد شاهی فردوساستادیار، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه فردوسرسول حمیدزاده مقدمدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه صنعتی سهند تبریزراشد پورمیرزائیاستادیار، گروه مهندسی معدن و مواد، دانشگاه صنعتی ارومیهJournal Article20170602در مطالعه حاضر یک روش اعتبارسنجی مبتنی بر ماتریس وضوح مدل، ماتریس وضوح داده و کوواریانس واحد برای مدل ژئوفیزیکی مقاومت ویژه ارائه شده است. در این مطالعه وارونسازی دادهها با استفاده از روش وارون تعمیمیافته انجام گرفت. همچنین برای به دست آوردن دادههای محاسباتی از روش تفاضل محدود استفاده شد. روش پیشنهاد شده پس از کد نویسی در محیط متلب، به وسیله یک مدل مصنوعی دارای نوفه مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس برای پردازش دادههای واقعی استفاده شد. دادههای واقعی در محدوده اندیس معدنی همیج واقع در شهرستان بیرجند، با استفاده از آرایه دوقطبی- دوقطبی و با کمترین فاصله الکترودی 20 متر در جهت شمال- جنوب برداشت شد. در ادامه اعتبار سنجی مدل به دست آمده برای منطقه مورد مطالعه با استفاده از ماتریس وضوح داده، ماتریس وضوح مدل و ماتریس کوواریانس واحد انجام شد. نتایج حاصل از ماتریس وضوح داده و ماتریس وضوح مدل نشان میدهند که روش وارون تعمیمیافته برای مدلسازی دادههای مقاومت ویژه محدوده همیج بهخوبی عمل کرده و مدل ارائهشده دارای صحت بالایی است. همچنین نتایج حاصل از ماتریس کوواریانس واحد نشان میدهد برخی از پارامترهای مدل دارای دقت پایینتری میباشند؛ که در تفسیر نتایج باید به آنها توجه شود. در پایان داده­های اندیس همیج با استفاده از نرم­افزار <em>Res2dinv</em> نیز پردازش شد و خروجی نرم­افزار با نتایج به دست آمده از روش پیشنهاد شده در این مطالعه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد استفاده از سه ماتریس به کار برده شده برای اعتبار سنجی و یافتن بهترین پارامترهای مدل از عملکرد مناسبی برخوردار است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1054_7ae17a9197987915d0e9995aa9406239.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923تعیین ناپیوستگی های لرزه ای پوسته شمال شرق ایران251265105510.22044/jrag.2017.6138.1151FAافسانه نصرآبادیاستادیار، دانشکده علوم و فناوری های نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمانمحمدرضا سپهونداستادیار، دانشکده علوم و فناوری های نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمانزهرا لیموچیکارشناسی ارشد، دانشکده علوم و فناوری های نوین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمانJournal Article20170818در این مقاله ساختار سرعتی پوسته شمال شرق ایران به دلیل داشتن پتانسیل لرزه­خیزی بالا با استفاده از روش برگردان همزمان توابع گیرنده و پاشندگی سرعت گروه و فاز امواج رایلی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. برای تعیین توابع گیرنده از روش تکرار واهمامیخت در حوزه زمان و سه سال داده دورلرز (ژانویه 2012 تا دسامبر 2014) با بزرگای 5/5 در چهار ایستگاه لرزهنگاری باند پهن متعلق به مرکز ملی شبکه لرزهنگاری باند پهن ایران (INSN) و مرکز لرزهنگاری کشوری (IRSC)، استفاده شد. با توجه به وابستگی توابع گیرنده و پاشندگی امواج سطحی به پارامترهای متفاوت و وجود خطا در الگوی ساختاری حاصل از برگردان مستقل هر کدام از این دادهها، تلاش شد با برگردان همزمان این دادهها خطای مدل سرعتی حاصل به حداقل برسد. منحنی­های پاشندگی سرعت گروه و فاز موج رایلی از مطالعهی بر روی ساختار پوسته و گوشتهی بالایی فلات ایران در بازهی دورهی تناوبی 10 تا 100 ثانیه تأمین شده است. با توجه به وابستگی توابع گیرنده و پاشندگی امواج سطحی به پارامترهای متفاوت و وجود خطا در الگوی ساختاری حاصل از برگردان مستقل هر کدام از این دادهها، تلاش شد با برگردان همزمان این دادهها خطای مدل سرعتی حاصل به حداقل برسد. نتایج نشان می­دهد که میانگین ستبرای پوسته در ایستگاه شاهرود (SHRO) 44 کیلومتر، در ایستگاه سبزوار (SBZV) 40 کیلومتر، در ایستگاه جرخشک (JRKH) 40 کیلومتر و در شمال منطقه مورد مطالعه، در زیر ایستگاه مراوه­تپه (MRVT) 38 کیلومتر است. به طور کلی شمال شرق ایران از پوسته نازکی با ضخامت میانگین 40 کیلومتر برخوردار است. مقدار خطا در تعیین عمق موهو با توجه به مدلسازی مستقیم داده­ها 2± کیلومتر است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1055_2c51fb1c7f7e04ec16bbdcbf611a223d.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923تخمین فشار منفذی به روشهای ایتون و باورز با استفاده از دادههای لرزهنگاری و چاه پیمایی267275110810.22044/jrag.2018.6360.1167FAعلی آدیمکارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانمحمدعلی ریاحیاستاد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0002-3827-4467مجید باقریاستادیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20171027برای بهینه سازی تصمیمات حفاری و برنامه ریزی محل چاه ها در مناطق فشار بالا، تخمین فشار منفذی بسیار ضروری می باشد. به عبارت دیگر در مراحل مختلف مهندسی نفت، پیش بینی قابل اعتماد فشار منفذی، قبل از حفاری بسیار مهم می باشد. پیش بینی فشار منفذی، جهت انتخاب مناسب لوله جداری و وزن گل حفاری بسیار مهم می باشد. هدف اصلی این مطالعه تخمین فشار منفذی به روش های ایتون و باورز و مقایسه دقت و کارایی آنها می باشد. جهت دستیابی به این هدف، در روش باورز، محقیقین جهت ارتباط مستقیم بین سرعت و تنش موثر تلاش کردند. یکی از این مدل ها توسط باورز گسترش داده شد. داده های سرعت و چگالی موجود در محل چاه ها با استفاده از تکنیک ترکیبی شبیه سازی گوسی پی در پی و کوکریجینگ هم مختصات، در فواصل بین چاه ها پراکنده شد. سپس با استفاده از رابطه بین سرعت و تنش موثر، مکعب تنش موثر و رابطه بین چگالی و فشار روباره، مکعب فشار روباره تولید می شود. در نتیجه فشار منفذی سازند با توجه به رابطه ترزاقی تخمین زده می شود. در روش دیگر )ایتون( فشار منفذی با استفاده از اطلاعات چاه نگاری با به کار بردن روش پیش بینی ایتون با اصلاحات مورد نظر در محل چاه ها تخمین زده می شود. در این روش، خط روند زمان گذر صوتی با استفاده از روش ژانگ و با توجه به لیتولوژی تقسیم بندی می شود. نتایج این مطالعه، نشان می دهد که فشار منفذی تخمین زده شده به وسیله روش اصلاح شده ایتون با ضریب نمایی 0.4 بیشترین شباهت را با داده های فشار اندازه گیری شده دارند.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1108_c30297c10dce525e06cc37a17c224d07.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923شناسایی مرز گنبد نمکی با استفاده از تلفیق نشانگرهای لرزهای در محیط GIS277292110710.22044/jrag.2018.5685.1113FAرشید چمبریدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودامین روشندل کاهودانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود0000-0002-2214-2558مهیار یوسفیاستادیار، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه ملایرمهرداد سلیمانیدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20170506امروزه شناسایی و اکتشاف گنبدهای نمکی به منظور ذخیره­سازی مواد هیدروکربنی و اکتشاف منابع هیدروکربنی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. از میان روش­های ژئوفیزیکی، روش لرزهنگاری بازتابی یکی از بهترین روش­هایی است که قابلیت شناسایی گنبد نمکی را داراست. هرچند تعیین دقیق مرزهای گنبد نمکی به دلیل میرایی شدید انرژی لرزه­ای در نمک و تفاوت سرعت بالای انتشار موج در نمک نسبت به رسوبات دربرگیرنده آن، باعث شده است که شناسایی مستقیم گنبدهای نمکی و تعیین مرز آنها از روی داده­های لرزه­ای بازتابی کمی مشکل باشد. نشانگرهای لرزه­ای به­عنوان ابزاری برای استخراج ویژگی­های داده­های لرزه­ای می­تواند به تفسیر و شناسایی گنبدهای نمکی و تعیین مرزهای آن کمک بسزایی کند. با توجه به اینکه هر نشانگر به تنهایی دارای اطلاعات مجزایی است؛ لذا ترکیب و تلفیق نشانگرها یکی از ابزارهایی است که می­تواند اطلاعات جامعی از هدف موردنظر در اختیار مفسر قرار دهد؛ بنابراین امروزه تکنولوژی ترکیب چند نشانگری با اهداف مختلف در لرزه­شناسی مورد استفاده قرار می­گیرد. هدف از تحقیق حاضر، تلفیق نشانگرهای لرزه­ای با استفاده از روش فازی داده محور به­ منظور شناسایی مرز گنبد نمکی در محیط GIS است. در این راستا ابتدا تعدادی از نشانگرهای لرزه­ای بافتی متداول بر روی داده لرزه­ای به­منظور شناسایی و تعیین محدوده گنبد نمکی اعمال گردید و نتایج هرکدام به­صورت جداگانه مورد برسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روشهای وزن­دهی فازی پیوسته، نشانگرهای مورد بررسی، فازی شدند. در مرحله بعد این لایه­ها با استفاده از عملگرهای فازی تلفیق شده و در نهایت یک مدل واحد که حاوی اطلاعات تمام نشانگرهای مجزا است و مرزهای جانبی گنبد نمکی را با دقت بیشتری تعیین کرده است، به دست آمد. نتایج حاصل از داده­های واقعی نشان می­دهد که استفاده از روش وزن­دهی فازی و تلفیق نشانگرها با استفاده از عملگر فازی توانسته مرزهای جانبی گنبد نمکی را به خوبی تعیین کند.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1107_09835f88310107f1381784cebd1f5e56.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923تحلیل سرعت مقاوم در برابر AVO با استفاده از تبدیل رادون مرتبه بالا293304114910.22044/jrag.2018.6353.1166FAمیلاد فرشاددانشجوی کارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران0000-0002-0001-8759احمدرضا مختاری مبارکهدانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20171025تحلیل سرعت یکی از مهمترین مراحل پردازش دادههای لرزهای است؛ چرا که بسیاری از مراحل پردازش از جمله تصحیحات برونراند، برانبارش و مهاجرت زمانی و عمقی را تحت تأثیر قرار میدهد.روش­های متفاوتی برای ساخت مدل سرعتی از داده­های لرزه­ای معرفی شده است<em>.</em> متداولترین روش تحلیل سرعت استفاده از معیار شباهت است. این معیار و سایر انواع آن با اندازهگیری دامنه لرزهای در امتداد مسیرهای هذلولی، سعی در به دست آوردن طیف سرعت دارند. از مشکلات اصلی این معیار زمانگیر بودن محاسبات با توجه به ابعاد دادهها و عدم کارایی مناسب در صورت وجود تغییرات دامنه با دورافت یا تغییرات قطبش آن است. بدین منظور از معیار شباهت <em>AB</em> استفاده میشود؛ که این معیار نیز تفکیکپذیری بسیار پایینی دارد. از طرفی محدود بودن باند فرکانسی رخدادهای لرزه­ای به علت اثر موجک لرزه<em></em>ای، باعث کاهش تفکیک<em></em>پذیری زمانی می<em></em>شود. در این مقاله درجات بالاتر تبدیل رادون هذلولی واهمامیختی برای افزایش تفکیک<em></em>پذیری و مقابله با مشکل تغییرات دامنه با دورافت معرفی شده است. بهعلاوه، به منظور به دست آوردن طیف سرعت با وضوح بالا از الگوریتم سریع آستانه گذاری با تکرار و برای کاهش حجم محاسبات تبدیل رادون، از حوزه قطبی-لگاریتمی استفاده شده است. اجرای این الگوریتم روی مثال­های مصنوعی عاری و حاوی نوفه و همچنین روی دادههای واقعی مربوط به خلیج مکزیک، افزایش چندین برابر تفکیک<em></em>پذیری را نسبت به روش معمول شباهت و شباهت <em>AB</em> در به دست آوردن طیف سرعت نمایش میدهد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1149_28fa44889e50670aa3650280752a5e5b.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923کاربرد روش های پاسخ ضربه، لرزه نگاری سطح به عمق و بین گمانه ای در مطالعات ژئوتکنیک، مطالعه موردی: محل احداث مجتمع مسکونی کلارآباد305321106910.22044/jrag.2017.6021.1145FAصادق مقدمدانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانمژده آزادیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم و تحقیقات تهراناصغر آزادیاستادیار، دانشگاه پیام نور واحد پرند، تهرانمحمد جعفری شمس آبادیشرکت زمین فیزیک پویا، تهرانJournal Article20170722امروزه روش­های ژئوفیزیکی به عنوان روش­هایی موفق در تعیین پارامترهای ژئوتکنیکی و مشخصات لایه<em>­­</em>های زیرسطحی عمل کرده<em>­</em>اند. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی بسیار کاربردی و معمول از مهندسی ژئوفیزیک کاربردی در علوم عمرانی و ژئوتکنیک و نوآوری در ارائه اطلاعات اولیه و در عین حال حائز اهمیت در شکل­گیری سازه­های عظیم است. بررسی سلامت سازه­ای شمع­های درجاریز، نوع رفتار آنها از نظر یکپارچگی در زمان اجرا و پس از آن، از مهمترین چالش­های موجود در مطالعات ژئوتکنیک است؛ چراکه سازه شمع­های درجاریز، همزمان با حفاری در داخل خاک شکل می­گیرد و درنتیجه ابهامات بیشتری در ارتباط با کیفیت و ابعاد واقعی شمع به وجود می­آید. در این تحقیق به منظور تکمیل مطالعات ژئوتکنیکی در کنترل یکپارچگی و استحکام شمع­های اجرا شده و از طرفی بررسی پاسخ ساختگاه مورد مطالعه به لرزه­های با منابع مختلف، آزمایش­های پاسخ ضربه <em>PIT</em>، روش­های لرزه­ای سطح به عمق (<em>Down hole</em>) و بین ­گمانه­ای (<em>Cross hole</em>) در محدوده مطالعاتی انجام گرفته­اند. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمایش پاسخ ضربه، نمودار فراوانی سرعت و نقشه سرعت امواج لرزه­ای سازه­های بتنی به منظور به تصویر کشیدن استحکام سازه­های زیرسطحی به دست آمده است. همچنین نمودار سرعت شمع­های مورد آزمایش برحسب سیمان مصرفی در محدوده مورد مطالعه به دست آمده­اند که رابطه خطی میزان سیمان مصرفی و استحکام سازه­های مورد نظر با ضریب <em>R<sup>2</sup>=0.67</em> تقریب زده شده است. در ادامه با توجه به جنس و بافت خاک، سرعت متوسط موج برشی در 12 متر اول 2 گمانه به دست آمده است که بر اساس آیین­نامه 2800 ایران در تیپ <em>II</em> در نظر گرفته شدهاند؛ در نهایت با توجه به نتایج آزمایش بین­گمانه­ای در 10 جفت گمانه، ضخامت سازه­های شمع با تقریب قابلملاحظهای و با تفاوت قابل اغماض با نمونه مشاهده شده در بازرسی مستقیم، بین 5/0 تا 8/0 متر محاسبه <br /> شده­اند. با توجه به نتایج این تحقیق و نظر به لرزه­خیزی ناحیه توصیه می­شود طراحی عملیات بارگذاری در شمع­های <em>L18-1</em> و <em>L9-11</em> اجرا شود.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1069_63726b42cb80ca4c71f42c83f02a2c24.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923تحلیل دادههای مغناطیسی روی بازالت های منطقه پلور323337124010.22044/jrag.2018.6354.1168FAبهروز اسکوئیدانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانسید محمد جواد روحانیدانشجوی کارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانصفیه امیدیانپژوهشگر، گروه آتشفشانشناسی، دانشگاه اپسالا، سوئدمیثم عابدیاستادیار، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه تهرانJournal Article20171029دو توده کمانیشکل پلور با جنس بازالت و تراکیتبازالت در 75 کیلومتری شمال شرق تهران و جنوب آتشفشان دماوند واقع شدهاند. محل خروج آنها هنوز مشخص نیست و از نظر زایش، نحوه قرارگیری و پراکندگی جزء مباحث حل نشده زمینشناسی میباشند و نمونههای مشابه آنها در شرق آتشفشان دماوند نیز وجود دارد. این دو توده از نظر جنس، سن و منبع تغذیه کننده با گدازههای دماوند اختلاف دارند. با برداشت دادههای مغناطیسی، جهت تجزیهوتحلیل ساختارهای زمینشناسی مورد نظر با اعمال روشهای ترکیبی سیگنال تحلیلی- اویلر، واهمامیخت اویلر و تحلیل طیف توان، شاخص ساختاری و عمق گدازههای مولد بیهنجاری مغناطیسی برآورد شد. حداکثر عمق چشمه در هر دو کمان تقریباً کمتر از 95 متر از سطح زمین است. با توجه به محل چشمهها در هر دو کمان، به نظر میرسد مجرای خروج بازالتها حدوداً در این عمق، زیر سطح کنونی آنها واقع شده است. با انجام مدلسازی سهبعدی، نتایج حاکی از ریشهدار بودن ساختارهای مورد تجسس دارد. هر چند در کمان چپ، ارتباط آنومالی سهبعدی با توده قابل نمایش نبوده و احتمالاً توده از وسعت بیشتری برخوردار بوده و فرسایش رودخانهای در این مسیر بخشی از توده را در سطح از بین برده است. به دلیل طول کوتاه پروفیلها و عمق کم تودههای شناسایی شده، در مورد روند صعود ماگما و محل احتمالی مخزن نمیتوان اظهارنظر کرد که متعاقباً با توسعه شبکه برداشت و همچنین به کارگیری اطلاعات تکمیلی حاصل از سایر روشهای ژئوفیزیکی میتوان اطلاعات دقیقتری ارائه کرد. وضعیت آنومالیهای زیرسطحی و عمق آنها نشان میدهد که بازالتها ریشه عمقی برجا دارند و از محل دیگری به این ناحیه روان نشدهاند.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1240_a80e18fe99c1200f2ec624f02779746e.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923برآورد فاکتور کیفیت موج برشی (QS) با استفاده از لرزه نگاشت های زمین لرزه فیروزآبادـ کجور339349122210.22044/jrag.2018.6723.1181FAوحید ریاحی کجوردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نوشهرنرگس افسریاستادیار، گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نوشهرJournal Article20180202برآورد کاهندگی امواج لرزه­ای با توجه به فاصله یکی از مهم­ترین بررسی­ های مورد نیاز هر منطقه است. از کاربردهای فراوان آن می­توان به برآورد خطر زمین­لرزه، شبیه ­سازی جنبش نیرومند زمین، تعیین روابط کاهندگی اشاره کرد. هدف از این پژوهش، برآورد ضریب کیفیت و چگونگی جذب امواج برشی حاصل از زمین­ لرزه در البرز مرکزی محصور به عرض جغرافیایی 34 تا 38 درجه عرض شمالی و 50 تا 56 درجه طول شرقی، با استفاده از روش کاهندگی طیفی است. به همین منظور از داده­ های ثبت شده از زمین لرزه 28 می سال 2004 میلادی فیروزآباد-کجور و پسلرزه­های آن، توسط شبکه ­های لرزه­ نگاری ساری و سمنان، وابسته به مرکز لرزه­ نگاری کشوری برای برآورد فاکتورکیفیت موج برشی (<em>Q<sub>S</sub></em>) استفاده شده است. در این مطالعه ضریب کیفیت موج مستقیم S برای هفت باند فرکانسی 2-1، 4-2، 6-3، 8-4، 12-6، 16-8 و 24-12هرتز با بسامدهای مرکزی 1/5، 3، 4/5، 6، 9، 12 و 18 هرتز در ناحیه البرز مرکزی برآورد شده است. طبق نتایج به دست آمده، تابع فاکتور کیفیت موج برشی (<em>Q<sub>S</sub></em>) برای مولفه­ های شمالی- جنوبی (N-S) به صورت <em>Q<sub>S</sub></em>=76.61f<sup> 0.8</sup> <sup> </sup>و برای مولفه شرقی- غربی (E-W)<em>Q<sub>S</sub></em>=70.35f<sup> 0.85</sup> به دست آمد. طبق نتایج بدست آمده از برآورد فاکتور کیفیت موج برشی (<em>Q<sub>S</sub></em>) در منطقه، مقدار این فاکتور با افزایش فرکانس افزایش یافته و رابطه وابستگی فرکانسی ضریب کیفیت امواج برشی برای مقادیر میانگین <em>Q<sub>S </sub></em>دو مولفه افقی بر حسب فرکانس نیز به صورت<br /> <em>Q<sub>S</sub></em> =73.54f<sup> 0.83 </sup>به دست آمده است؛ که مقدار <em>Q<sub>0</sub></em>برآورد شده (کمتر از 200) با زمین­ساخت و لرزه­ خیزی منطقه مطابقت دارد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1222_16874af49c55a17f6a93a8bc7f8222e2.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923تخمین عمق و شاخص ساختار بیهنجاریهای دوبعدی مغناطیسی توسط سیگنال تحلیلی بهبود یافته351363103910.22044/jrag.2017.4445.1105FAمحمد رسول نیک بخشدانشجوی دکتری، گروه ژئوفیزیک دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهرانمیرستار مشین چی اصلاستادیار، گروه ژئوفیزیک دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهرانمحسن اویسی مؤخراستادیار، گروه ژئوفیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه رازیحمیدرضا سیاهکوهیاستاد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20170306مهمترین هدف در تفسیر دادههای مغناطیسی، محاسبه عمق و تعیین هندسه (شاخص ساختاری) بی هنجاری مغناطیسی است.به همین منظور روشهای متعددی ابداع و پیشنهاد شده است. کاربردیترین روش، استفاده از روش سیگنال تحلیلی است. در این تحقیق روش جدیدی برای تفسیر دادههای دوبعدی مغناطیسی پیشنهاد شده است. در این روش از ترکیب سیگنال تحلیلی و گرادیان با بهبود روش سیگنال تحلیلی برای تخمین عمق و شاخص ساختاری <br /> بی­هنجاریهای مغناطیسی استفاده شده است. به دلیل حساس بودن روش حاضر به نوفه از روش فراسو برای کاهش اثر نوفه بکار برده شده است. به طور کلی روش سیگنال تحلیلی یک روش مشتقگیری است که این روش باعث تقویت دامنه نوفهها میشود .دادههای واقعی اندازهگیری شده همواره با نوفه همراهاند، بنابراین برای شبیهسازی دادههای واقعی باید دادههایی تولید شوند که به نوفه آلوده باشند. به عبارت دیگر باید به دادههای مصنوعی مقداری نوفه اضافه شود. در دادههای مصنوعی نوفه دار، جوابها ناپایدار هستند. برای کاهش اثر نوفه در ایجاد ناپایداری، از فیلتر ادامه فراسو استفاده میشود. استفاده از این تابع سیگنال تحلیلی نیازی به اطلاع از جهت مغناطیس شدگی ندارد در نتیجه استفاده از آن در مواقع وجود مغناطیس شدگی بازماند مفید است. برای بررسی دقت روش سیگنال تحلیلی بهبود یافته از یک مدل دایکی شکل در عمقهای متفاوت استفاده شده است. نتایج به دست آمده توسط روش پیشنهاد شده بر روی دادههای مصنوعی نوفه دار و بدون نوفه نشان میدهد که روش سیگنال تحلیلی بهبود یافته خطایی کمتر از 8 درصد در محاسبه عمق و شاخص ساختاری بیهنجاریهای مغناطیسی دارد. از این روش برای تعیین عمق کانسار آهن خلیلآباد واقع در استان کرمان، شمال غرب شهرستان سیرجان استفاده شد و نتایج آن با نتایج روش تخمین عمق اویلر و اطلاعات گزارشهای حفاری مورد مقایسه قرار گرفته است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1039_9e3de94b5925a1931aed447c92f7d90a.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923مدلسازی عددی نمودارهای مقاومت القایی آرایه ای (AIT)365375124810.22044/jrag.2018.5766.1122FAفرهاد خوشبختاستادیار، پژوهشگاه صنعت نفتJournal Article20170525مهمترین نمودار چاه پیمایی، نمودار مقاومت الکتریکی است؛ که برای تعیین نوع و مقدار هیدروکربن موجود در مخازن مورد استفاده قرار میگیرد. در روش­های سنتی تفسیر نمودارهای مقاومت، از چارت بوک استفاده میشود. چارت بوک مدلی تئوری از رفتار ابزار نمودارگیر است؛ که با استفاده از مدلهای یکبعدی کامپیوتری تهیه میشود. این کدهای کامپیوتری معادله ماکسول را در فضایی سادهسازی شده و با صرفنظر از شیب لایهها، رخنه ناهمگن سیال حفاری، اثر لایههای مجاور و زاویه چاه حل میکنند؛ که در مخازن پیچیده از نظر خواص و هندسه با خطای زیگردابی همراه است. برای لحاظ کردن پیچیدگیهای مخزن و افزایش دقت تفسیر، از روشهای عددی نظیر <br /> روش­های اجزاء محدود و تفاضل محدود برای مدل کردن دو و سهبعدی نمودارهای مقاومت استفاده میشود. هدف اصلی این مقاله، مدلسازی ابزار القایی آرایهای AIT است؛ تا رفتار این ابزار در شرایط مختلف چاه و مخزن واکاوی و شناخته شود. کسب این آگاهی، امکان تفسیر دقیقتر دادههای این نمودار را فراهم کرده و در کنار آن، با شناخت نقاط قوت و ضعف ابزار AIT، به کارگیری آن در چاههای ایران با روال منطقی و به صورت بهینه انجام شود. برای راستی آزمایی، نمودار مقاومت الکتریکی در یک مدل چند لایه بازسازی و با مقاومت واقعی مقایسه شد. در مدل چند لایه، ابزار AIT طراحی شده، مقاومت لایههای ضخیم را با دقت اندازهگیری کرده است؛ ولی برای لایههای نازک انطباق کامل وجود ندارد. برای شناخت بهتر رفتار ابزار AIT در طراحی و شرایط مختلف، آنالیز حساسیت بر روی ویژگیهای اصلی آن شامل فرکانس، فاصله گیرنده-فرستنده و تغییرات مقاومت سیال درون چاه انجام شد؛ تا مشخص شود تغییر این پارامترها چه اثری در رفتار ابزار AIT دارد. در فرکانسهای بالا به دلیل تشدید پدیده اثر پوستهای، علی­رغم وابستگی خطی مقاومت با فرکانس، ابزار توانایی اندازهگیری مقاومت سازند را از دست میدهد. با افزایش فاصله گیرنده-فرستنده، مقدار مقاومت برداشت شده تغییر چندانی نشان نمی­دهد؛ حال آنکه این افزایش، قدرت تفکیک عمودی را تا حد زیگردابی کاهش میدهد. به دلیل رفتار غیرخطی، ابزار AIT در چاههای با رسانندگی سیال حفاری بیش از 1 زیمنس/متر قابل برداشت نیست.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1248_f8f7a87a43507345f401adfb4575f4d1.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923آشکارسازی مرز ساختارهای زیرسطحی با استفاده از روش انحنای تانسور گرادیان داده های مغناطیس سنجی377385127710.22044/jrag.2018.7054.1196FAمحمد رضاییاستادیار، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه ملایرJournal Article20180507روش مغناطیس سنجی یکی از روش­های پرکاربرد ژئوفیزیکی است. آشکارسازی لبه ساختارهای زیرسطحی یکی از اهداف مهم تفسیر داده­های مغناطیس سنجی است. روش­های متعددی برای آشکارسازی لبه ساختارهای زیرسطحی با استفاده از داده­های میدان پتانسیل ارائه شده است؛ که در بین این روش­ها، روش زاویه تمایل و انحنای تانسور گرادیان می­توانند مرز ساختارهای زیرسطحی را به شکل کمّی تعیین نماید. در این مقاله کاربرد روش انحنای تانسور گرادیان برای آشکارسازی لبه ساختارهای زیرسطحی با استفاده از داده­های مغناطیس سنجی، مورد بررسی قرار گرفت. اعمال این روش بر روی داده­های حاصل از مدل مصنوعی و داده­های مغناطیس سنجی کانسار مس پرفیری قاهان نشان داد که مقدار ویژه کوچک ماتریس انحنای تانسور گرادیان میتواند مرز تودههایی که بیهنجاری مثبت مغناطیسی ایجاد میکند؛ را به­صورت کمی تعیین نماید و مقدار ویژه بزرگ این ماتریس میتواند مرز تودههایی که بیهنجاری منفی مغناطیس ایجاد میکند را به­صورت کمی تعیین نماید. همچنین نتایج نشان داد که روش انحنای تانسور گرادیان مرز ساختارهای زیرسطحی را با دقت بیشتری نسبت به روش زاویه تمایل تعیین می­نماید و حساسیت این روش به نوفه موجود در داده­ها نسبت به روش زاویه تمایل کمتر است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1277_6170680153a674bfdb25d07eaea7af69.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923مطالعه ی آزمایشگاهی تأثیر شوری بر روی پاسخ قطبش القایی طیفی نمونه های ماسه سنگ و ماسه387400128210.22044/jrag.2018.7179.1201FAفاطمه رضوی راددانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزداحمد قربانیدانشیار، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزدJournal Article20180618در این مطالعه، وابستگی رسانایی الکتریکی مجازی ( ) به رسانایی سیال پرکنندهی منافذ ( ) بر روی <br /> اندازه­گیری­های قطبش القایی طیفی برداشت شده بر روی نمونه­های ماسه و ماسه­سنگ تمیز یکی از مخازن نفتی ایران و همچنین ماسه­سنگ حاوی رس برداشت شده از یکی از آبخوان­های ماسه­سنگی شمال غرب انگلستان بررسی شده است. بخش حقیقی رسانایی الکتریکی ( ) یک رابطه­ی خطی با رسانایی سیال اشباع کننده­ی منافذ ( ) نشان می­دهد. همچنین تغییرات رسانایی الکتریکی مجازی ( ) با شوری و در نتیجه رسانایی الکتریکی سیال اشباع کننده­ی منافذ ( ) به­صورت یک رابطه­ی خطی مثبت است. به منظور تعیین زمان رهایی ( ) داده­های طیفی، مدل کول-کول بر روی اندازه­گیری­های انجام شده در چهار درجه­ی شوری مختلف بر روی نمونه­های آبخوان <br /> ماسه­سنگی برازش شد. زمان رهایی حاصل از مدل کول- کول برای بیشتر نمونه­ها با افزایش رسانایی الکتریکی سیال پرکنندهی منافذ به شکل خطی افزایش می­یابد. البته برای دو نمونه زمان رهایی با افزایش رسانایی سیال اشباع کننده­ی منافذ، کاهش نشان می­دهد؛ که این کاهش ممکن است به دلیل تفاوت در اندازه­ی منافذ و همچنین محتوی رس متفاوت نمونه­ها باشد. رفتار رسانایی مجازی ( ) نیز با بارپذیری نرمالیزه ( )، که هر دو از پارامترهای اندازه­گیری قطبش هستند، قابل مقایسه است. به عبارت دیگر بارپذیری نرمالیزه نیز با افزایش شوری سیال و در نتیجه رسانایی الکتریکی سیال اشباع کننده­ی منافذ ( ) ، افزایش می­یابد. به منظور توصیف وابستگی قطبش سطحی به رسانایی الکتریکی سیال، پارامتر قطبش­پذیری فصل مشترک دانه- سیال بر واحد ( و ) نیز در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. قطبش­پذیری فصل مشترک دانه- سیال بر واحد (پارامترهای و ) مفهومی است؛ که اختلاف بین بزرگی قطبش ( یا ) بین نمونه­های با میزان یکسان را توضیح می­دهد. در این مطالعه نشان داده شد پارامترهای قطبش­پذیری ( و ) کاملاً به رسانایی سیال اشباع کننده­ی منافذ وابسته هستند. به عبارت دیگر با افزایش رسانایی سیال اشباع کننده­ی منافذ، میزان قطبش­پذیری نمونه­ها نیز افزایش <br /> می­یابد. بیشترین مقادیر پارامترهای قطبش­پذیری ( و ) در شوری­های بالا مشاهده شده است؛ که شاهدی بر بیشینه­ی قطبش­پذیری کوارتز غالب ماسه­های سیلیسی است. بارپذیری نرمالیزه نیز یک رابطه­ی توانی مثبت با رسانایی الکتریکی سیال اشباع کننده­ی منافذ نشان داده است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1282_9871af6392871d92b1e98bb630ed6791.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923مقایسه روش های مرکزیابی و مدل سازی پیشرو طیف توان به منظور تخمین عمق نقطه کوری با استفاده از آنالیز طیفی داده های مغناطیس هوابرد و بررسی ارتباط احتمالی آن با منابع زمین گرمایی در شمال- غرب ایران401412117810.22044/jrag.2018.6096.1148FAپیوند حیدرنژاد صنمیکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودعلی نجاتی کلاتهدانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20170819آنالیز طیفی دادههای مغناطیس هوابرد جهت تخمین عمق نقطه­ی کوری میتواند اطلاعات ارزشمندی از گرادیان دمای سطحی در مقیاس ناحیه­ای و تمرکز انرژی زمینگرمایی در سطح عرضه کند. در این تحقیق از دادههای مغناطیس هوابرد شمال غرب ایران به منظور تخمین عمق کوری به دو روش مرکزیابی و مدل­سازی پیشرو استفاده شده است. برای این کار ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل تهیه شد، بعد از حذف اثر IGRF از داده­ها فیلتر برگردان به قطب مغناطیسی به داده­ها اعمال شد. ابعاد بهینه پنجرهها 100×100 کیلومتر انتخاب شده و پنجرهها بر روی نقشه شدت میدان مغناطیسی کل اعمال شدند. سپس طیف توان میانگین شعاعی برای هر پنجره محاسبه شد و عمق کوری به دو روش مرکزیابی و مدل­سازی پیشرو تخمین زده شد. در تخمین عمق به روش مرکز­یابی لگاریتم طیف توان بر مبنای عدد موج رسم شده و عمق بالا و مرکز هر بلوک با استفاده از برازش خط راست به قسمتهای مختلف نمودار طیف توان انرژی انجام می­شود. مدل­سازی پیشرو نیز با زیر برنامه­ای که در محیط Matlab برنامه­نویسی شده است؛ انجام می­شود. با توجه به نتایج عمق کوری بین 14 تا 22 کیلومتر برآورد می­شود. با توجه به نقشه تراز تغییرات عمق کوری حاصل از روش مدل­سازی پیشرو قسمت­های شرق قله­ی سهند با توجه به کاهش مقادیر به دست آمده­ی عمق کوری و همچنین با توجه به تمرکز چشمههای آب گرم به عنوان نواحی مستعد برای برنامه­ریزی آتی برای اکتشاف منابع زمینگرمایی معرفی شد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1178_e0563857e14a3a06bb6054dca3aee5d3.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923بهبود محاسبه گرادیان اول و دوم قائم با استفاده از تبدیل کسینوس41342798510.22044/jrag.2017.5684.1112FAمصطفی موسی پور یاسوریدانشجوی کارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانوحید ابراهیم زاده اردستانیاستاد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانJournal Article20170502در تفسیر داده­های گرانی سنجی از گرادیانهای اول و دوم قائم به طور گسترده استفاده می­شود. گرادیان­های قائم به نوفه حساس هستند. دقت در محاسبه گرادیان­های قائم به طور مستقیم بر روی دقت تفسیرها اثر می­گذارد. به همین دلیل محاسبه دقیق و بدون نوفه گرادیان قائم بسیار حائز اهمیت است. متداول­ترین روش برای محاسبه گرادیان قائم تبدیل فوریه است<em>.</em> وجود نوفه اندک در داده­ها باعث می­شود که گرادیان­های قائم محاسبه شده با استفاده از تبدیل فوریه حاوی نوفه شدیدی باشند. در این مقاله از تبدیل کسینوس برای محاسبه گرادیان­های قائم استفاده شده است. در داده­های عاری از نوفه نتایج تبدیل فوریه و تبدیل کسینوس کاملاً یکسان است؛ اما در داده­های حاوی نوفه، تبدیل کسینوس عملکرد بهتری از تبدیل فوریه دارد. علت این بهبود با استفاده از نسبت سیگنال به نوفه بررسی شده است. مقدار این نسبت در تبدیل کسینوس بزرگتر از تبدیل فوریه است و به همین دلیل در محاسبه گرادیان­های قائم با استفاده از تبدیل کسینوس نوفه کمتری وارد می­شود. این روش بر روی داده­های مصنوعی دارای نوفه گوسی امتحان شده است. گرادیان­های اول و دوم قائم بدست آمده از تبدیل کسینوس در مقایسه با تبدیل فوریه نوفه کمتری را نشان می­دهد. همچنین این روش بر روی داده­های واقعی معدن منگنز صفو اعمال شده و نتایج قابل قبولی از آن به دست آمده است. نمونه­ای از کاربرد گرادیان­ها در تفسیر داده­های گرانی، استفاده از آنها در تعیین لبه داده­ها است. برای تعیین لبه داده­های مصنوعی و داده­های واقعی از سیگنال تحلیلی استفاده شده است. سیگنال تحلیلی حاصل از گرادیان­های تبدیل کسینوس در مقایسه با سیگنال تحلیلی حاصل از گرادیان­های تبدیل فوریه، حاوی نوفه کمتری است و کیفیت بهتری دارد.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_985_c9fa59984328ada749de7b8845d7e503.pdfدانشگاه صنعتی شاهرودپژوهش های ژئوفیزیک کاربردی2476-50074220180923فیلتر پخش ناهمسانگرد بهینه شده توسط شبکه استنتاج عصبی- فازی تطبیقپذیر و کاربرد آن در تضعیف نوفه تصادفی در دادههای لرزهای42944098110.22044/jrag.2017.5562.1109FAروح اله کیمیایی فردانشجوی دکتری، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانحمیدرضا سیاهکوهیاستاد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهرانعلیرضا حاجیاناستادیار، گروه فیزیک، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایراناحمد کلهراستادیار، دانشکده مهندسی برق، دانشگاه تهرانJournal Article20170423فیلتر پخش ناهمسانگرد میتواند به عنوان یک روش کارآمد سطح نوفه تصادفی را در بسیاری از دادههای کاهش دهد، هرچند در استفاده از این فیلتر برای دادههای لرزهای با سطح نوفه بالا، باید جانب احتیاط را در مورد ظهور رویدادهای غیرواقعی در مقطع رعایت نمود. در این مقاله، به عنوان یک راهحل به منظور مقابله با این مسئله، با معرفی یک چهارچوب هوشمندِ خودکار، خروجی بهینه فیلتر، برای هر نقطه از دادههای ورودی، از طریق شبکه استنتاج عصبی- فازی تطبیقپذیر استخراج میشود. آموزش شبکه عصبی-فازی، با استفاده از خروجی فیلتر پخش ناهمسانگرد و نیز خوشهبندی فازی و توسط الگوریتم C- Mean تعیین می­گردد. آزمایشهای انجام شده در این تحقیق نشان می­دهد که در مقام مقایسه با فیلتر پخش ناهمسانگردِ مرسوم، روش ارائه شده به صورت محسوس، در دستیابی به مقاطع مصنوعی با نسبت سیگنال به نوفه بالاتر، حداکثر به میزان 32% عملکرد فیلتر پخش ناهمسانگرد را ارتقا داده است. در دادههای حقیقی نیز، علاوه بر تضعیف نوفههای مقطع، نسبت به حفظ رویدادهای همدوس مقطع، دقیق­تر عمل کرده است.https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_981_02c01f2067c9966503e41fcfdc005f85.pdf