دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
حذف اثر استاتیک باقیمانده با نوفهزدایی در حوزه مکان- فرکانس (f-x)
1
9
FA
سیدحسین
سیدآقامیری
دانشجوی دکتری، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
h.aghamiry@ut.ac.ir
علی
غلامی
دانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
agholami@ut.ac.ir
10.22044/jrag.2016.652
تخمین استاتیک های باقیمانده ایجاد شده در اثر تغییر سریع خواص فیزیکی و ارتفاع لایه های نزدیک سطح یک مرحله مهم از پردازش داده های لرزه ای بوده که کیفیت انجام آن بر دیگر مرحل پردازش به ویژه تحلیل سرعت و برانبارش تاثیر زیادی دارد. در این مقاله روش جدیدی برای تخمین استاتیک های باقیمانده ارائه شده است. استاتیک های باقیمانده در بخش حقیقی و موهومی هر فرکانس از حوزه f-x خود را به صورت نوفه های تصادفی نشان می دهند که بر سیگنالی که در بیشتر مواقع هموار است سوار شده اند. پس می توان با نوفه زدایی هر فرکانس از طریق کمینه کردن یک تابع هزینه که شامل نرم دو عدم تطابق و نرم دو مدل با مشتق اول به عنوان اپراتور منظم سازی است اثر استاتیک را کاهش داد. برای کمینه کردن تابع هزینه از روشهای منظم سازی حین تکرار استفاده می شود و در نهایت از طریق محاسبه بیشینه کرولیشن داده اولیه و داده نوفه زدایی شده، استاتیک های باقیمانده تخمین زده می شوند. موفقیت روش جدید با اعمال آن بر داده مصنوعی و داده واقعی نشان داده شده است.
تصحیح استاتیک,استاتیک باقیمانده,نوفه زدایی,فضای کریلو,روشهای نیمه همگرا
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_652.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_652_673f52de6bc3f1f5a44218944d9a8cd9.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
توسعه روابط آزمایشگاهی– فیزیک سنگ، جهت تخمین سرعت – دامنه موج، در شرایط مخزنی
11
21
FA
هاله
عزیزی
دانشجوی دکتری، گروه ژئوفیزیک، دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات واحد تهران
azizihaleh@yahoo.com
حمید رضا
سیاه کوهی
استاد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
hamid@ut.ac.ir
بریان
ایونز
استاد، دانشکده مهندسی نفت، دانشگاه صنعتی کرتین استرالیا
b.evans@curtin.edu.au
ناصر
کشاورز فرج خواه
استادیار، پژوهشگاه صنعت نفت ایران
keshavarzn@ripi.ir
عزت الله
کاظم زاده
استادیار، پژوهشگاه صنعت نفت ایران
kazemzadehe@ripi.ir
10.22044/jrag.2016.741
در حال حاضر عمده روشهای ازدیاد برداشت بهکار برده شده در مخازن نفتی کشور، تزریق آب و تزریق گاز هستند. تزریق گاز، به عنوان مثال CO2، یکی از کاربردیترین روشهای افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی است. در راستای مطالعه نشانگرهای لرزهای، میزان سازگاری تئوری گاسمن و روابط گرینبرگ- کاستاگنا با شرایط اشباع محیط توسط دیاکسیدکربن، با استفاده از دادههای آزمایشگاهی بررسی گردید. اگرچه این روابط سالهاست مورد استفادهاند و نتایج نسبتاً معتبر و قابل قبولی ارائه دادهاند، اما معمولاً بر اساس فرضیاتی هستند که گاهی نتایجی دور از واقعیت بروز میدهند. در این تحقیق، گاز CO2به صورت فاز محلول در مقیاس آزمایشگاهی به نمونههایی ماسهسنگی تحت فشار مخزن تزریق شده و روند تزریق توسط انتقال و ثبت امواج الاستیک مطالعه شده است. با تغییر پارامترهای مؤثری همچون فشار محصوری (در حد فشار مخزن)، فشار منفذی (در حد فشار مخزن)، فرکانس موج عبوری، غلظت CO2، در هر مرحله از آزمایشها، تأثیر آنها بر سرعت و دامنه موج لرزهای بررسی شده است. در نهایت بر اساس نتایج طیف متنوعی از آزمایشها، روابطی توسعه داده شده که سرعت و دامنه موج لرزهای را بر اساس فشار مؤثر، فرکانس و غلظت تخمین میزند. اعتبارسنجی نشان میدهد که سازگاری روابط ارائه شده با مشاهدات آزمایشگاهی بیش از 90 درصد بوده و مطلوبتر از دیگر روابط مورد استفاده است.
فیزیک سنگ,سرعت امواج الاستیک,دامنه امواج الاستیک,شرایط مخزن,روابط گاسمن -گرینبرگ – کاستاگنا
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_741.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_741_44a3411c70f8dc0696bcd2f59fc4662b.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
بررسی تأثیرات مشخصه موج بر نوسانات میدان مغناطیسی در منطقه تنگه هرمز
23
34
FA
محمد رضا
خلیل آبادی
پژوهشیار، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، شیراز
rezakhalilabadi@gmail.com
سید حسین
حسن تبار
کارشناس ارشد، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، شیراز
shh.tabar@yahoo.com
10.22044/jrag.2016.706
القای مغناطیسی ناشی از مشخصه های دریایی، موضوعی ایست که چندی است مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است. از آنجا که آب یک مایع رسانا است، حرکت آن در میدان مغناطیسی زمین یک نیروی مغناطیسی انتقالی در هر واحد بار تولید میکند به همین جهت شناخت عوامل موثر بر نوسانات این میدانهای مغناطیسی و تاثیر آنها بر کاربریهای دریایی، ناوبری و هچنین کاربردهای نظامی اهمیت بسیاری دارد. <br />در این مقاله تغییرات میدان مغناطیسی ناشی از امواج در تنگه هرمز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از پارامترهای امواج حاصل از اجرای مدل عددی MIKE21، میدان مغناطیسی محاسبه شده و نوسانات و الگوی تغیرات آن در منطقه مورد بررسی قرارگرفت. نتیجه شد که حداکثر تغییرات اندازه میدان مغناطیسی بین صفر تا 2/0 نانو تسلا بوده و مقدار آن در سواحل بندر عباس و حاشیه ساحلی ایران در منطقه مورد مطالعه کمتر از سواحل جزایر قشم، هرمز و لارک میباشد. در بررسی روند تغییرات و عوامل موثر بر آن در یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت به دلیل پایین بودن ارتفاع موج و دوره تناوب در منطقه، میدان مغناطیسی متاثر از آن چشمگیر نبوده و برای مشاهده نوسانات قابل ملاحظه میدان مغناطیسی حداقل به ارتفاع موج بیش از 10 متر و دوره تناوب بیش از 8 ثانیه نیاز است. اما با این وجود میتوان نوسانات میدان مغناطیسی را کاملا متاثر از تغییرات امواج و دوره تناوب دانست که با آنها رابطه مستقیم دارد، به طوری که روند و الگوی تغییرات آنها در منطقه با یکدیگر تقریبا مشابه است.
میدان مغناطیسی,مدلسازی عددی,امواج دریا,تنگه هرمز
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_706.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_706_8f4f98a71def2facd81f67f0e6c40543.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
وارونسازی تُنُک دادههای مغناطیسی در فضای داده، کاربرد روش بر روی دادههای ناحیه تیغنو آب در جنوب بیرجند
35
47
FA
فرشاد
ژولیده سر
دانشجوی دکتری، پردیس دانشکده فنی، دانشگاه تهران
f.joulidehsar@ut.ac.ir
سعید
وطن خواه
0000-0001-7403-6848
استادیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
svatan@ut.ac.ir
10.22044/jrag.2016.742
در این مقاله وارونسازی سهبعدی دادههای مغناطیسی در فضای داده و با استفاده از قید فشردگی مورد بررسی قرار گرفته است. سطح زیرین ناحیه مورد مطالعه توسط مکعبهایی با هندسه یکسان و ثابت مدلسازی شده است. خودپذیری مغناطیسی این مکعبها به عنوان پارامتر مجهول در فرایند وارونسازی مورد جستجو است. این نوع تقسیمبندی سبب میشود که تعداد پارامترهای مدل در مقایسه با تعداد دادهها بسیار بیشتر باشد. در مقاله حاضر جواب مساله وارون از فضای مدل به فضای داده انتقال داده شده است، بنابراین سیستم معادلات خطی مورد نیاز برای حل مساله دارای ابعاد بسیار کوچکتری است. علاوه بر آن برای حل عددی این سیستم از روش گرادیان مزدوج استفاده شده است. ترکیب این دو روش امکان ارائه الگوریتمی سریع برای مسائل با ابعاد بزرگ را فراهم آورده است. مدل مصنوعی متشکل از چهار جسم با ابعاد و هندسه متفاوت برای بررسی توانایی و سرعت اجرای الگوریتم مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد دادهها و پارامترهای مدل به ترتیب برابر 3500 و 52500 انتخاب شده است. فرایند وارونسازی برای این مدل در زمان کمتر از یک دقیقه انجام میپذیرد. مدل ساختهشده نزدیکی قابل قبولی با مدل اصلی دارد و کاربرد قید فشرده کننده به حصول ساختارهایی با مرزهای تیز منتهی شده که در اصطلاح گفته میشود فضای مدل تُنک شده است. در نهایت الگوریتم ارائه شده بر روی دادههای مغناطیسی برداشت شده در ناحیه تیغنو آب بیرجند استفاده شده است. نتایج مدلسازی حضور ناهنجاریهای مغناطیسی در نزدیکی سطح تا عمق 80 متری را نشان داده است.
مغناطیسسنجی,وارونسازی سهبعدی,فضای داده,گرادیان مزدوج,تیغنوآب
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_742.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_742_1692af7767c94c1285ce6089aabc88ee.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
همتراز سازی دادههای مغناطیس هوابرد شمال معلّمان بدون استفاده از خطوط کنترلی
49
56
FA
فاطمه
گرامی صادقیان
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
nedagerami@shahroodut.ac.ir
علی
نجاتی کلاته
استادیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
nejati@shahroodut.ac.ir
علیرضا
عرب امیری
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
alirezaarabamiri@yahoo.com
10.22044/jrag.2016.603
مزایای غیر قابل اغماض در برداشت­های ژئوفیزیک هوابرد، این روش را امروزه به یک روش کارآمد و سریع تبدیل کرده است. در این روش­ها نواحی با وسعت بالا با سرعت قابل قبولی برداشت می­شوند. برداشت­های ژئوفیزیک هوابرد توسط دستگاه­های اندازه­گیری که به یک هلیکوپتر یا هواپیما نصب شده، انجام می­شود. در یک پروژه هوابرد به دلیل وسعت بالای منطقه تحت پوشش و برداشت در بازه­های زمانی متفاوت، اثر تغییرات بلندمدت میدان مغناطیسی در داده­های مغناطیس هوایی قابل مشاهده خواهد بود. هدف از هم­تراز سازی (Leveling) داده­های مغناطیس هوابرد، کنترل مقادیر ثبت شده میدان و حذف اثرات باقیمانده از تغییرات زمانی و رانة دستگاه است. در این مقاله، هم­تراز سازی داده­های مغناطیس هوابرد بدون استفاده از خطوط کنترلی انجام شده است. در روش بکار گرفته شده در این مقاله، ابتدا با استفاده از فیلتر هنینگ (Hanning) نه نقطه­ای، نمایشی هموار از میدان ناحیه­ای ایجاد شده و سپس مقدار خطای هم­تراز سازی بین داده­های خام و میدان ناحیه­ای به دست آمده، در یک روند کمینهسازی تخمین زده خواهد شد. مقدار این خطا با تابع درجه اول از طریق روش کمترین مربعات کمینه می­شود. در نهایت مقادیر خطای حاصله بر روی داده­های تراز نشده، اعمال می­گردد. این روش و روش هم­تراز سازی با استفاده از خطوط کنترلی، بر روی داده­های منطقه­ای واقع در شمال روستای معلمان از استان سمنان اعمال گردیده است، نتایج حاصله، نشان دهنده کارایی خوب روش کمترین مربعات در هم­تراز سازی داده­های مغناطیس هوابرد بدون استفاده از خطوط کنترلی است.
همترازسازی,داده های مغناطیس هوابرد,کمترین مربعات,معلمان
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_603.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_603_c9e4c360f3ac20d9a6175e32bb281f67.pdf
دانشگاه صنعتی شاهرود
پژوهش های ژئوفیزیک کاربردی
2476-5007
2
1
2016
03
20
بهبود قدرت تفکیک قائم لرزهای با استفاده از خاصیت مقیاس کردن زمانی تبدیل فوریه
57
66
FA
نیلوفر
علایی
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
niloofar.alaei@shahroodut.ac.ir
امین
روشندل کاهو
0000-0002-2214-2558
استادیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
roshandel@shahroodut.ac.ir
ابوالقاسم
کامکار روحانی
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
kamkar@shahroodut.ac.ir
10.22044/jrag.2016.743
امروزه بهبود قدرت تفکیک دادههای لرزهای در مباحث اکتشاف منابع هیدروکربنی، به خصوص در ساختارهای پیچیده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روشهای زیادی برای این منظور معرفی شدهاند که هر کدام دارای مزایا و معایب ناشی از فرضیات و تئوری حاکم بر مساله هستند. در این مقاله، به منظور بهبود قدرت تفکیک قائم داده لرزهای بازتابی از ویژگی مقیاس کردن زمانی سیگنال در حوزه تبدیل فوریه استفاده شده است. در این روش با استفاده از تبدیل فوریه موجک چشمه لرزهای و نسخه مقیاس شده آن، فیلتری طراحی میشود که با اعمال آن بر روی داده لرزهای، قدرت تفکیک قائم آن افزایش مییابد. کارآیی این روش بر اساس نتایج حاصل از اعمال الگوریتم روش بر روی داده میدانی و مصنوعی برای بهبود قدرت تفکیک قائم دادههای لرزهای نشان داده شده است و میتوان مشاهده نمود که فرکانس غالب داده بعد از اعمال الگوریتم مذکور نسبت به داده اولیه افزایش و پهنای محدوده فرکانسی آن گسترش یافته است. نتایج روش مورد استفاده با نتایج روش واهمامیخت فرکانسی مقایسه شده است. نتایج نشان داد که روش تبدیل مقیاس نسبت به روش متداول واهمامیخت فرکانسی عملکرد بهتری دارد. البته لازم به ذکر است که بهبود قدرت تفکیک داده لرزهای با استفاده از روش پیشنهادی باعث کاهش نسبت سیگنال به نوفه میشود و لذا بایستی میان میزان بهبود قدرت تفکیک و نسبت سیگنال به نوفه، حالت توازنی برقرار است.
قدرت تفکیک زمانی,تبدیل فوریه,خاصیت مقیاس کردن زمانی,فرکانس,ضخامت هم کوکی
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_743.html
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_743_7352ac9ccb48ab2686ae7c06b5f9a948.pdf