ORIGINAL_ARTICLE
الگوریتمی سریع برای تحلیل سرعت لرزهای بر مبنای شباهت AB
تحلیل سرعت یکی از مراحل اصلی و زمان­گیر در پردازش داده­های لرزه­ای است. در پردازش داده­های لرزه­ای اجرای مراحل تصحیح برون­راند نرمال، برانبارش خوب و ایده­آل، مهاجرت­های زمانی و عمقی، حذف چندگانه­ها و درونیابی ردلرزه­ها نیاز به مدل سرعتی خوب دارند. روش­های متفاوتی برای ساخت مدل سرعتی از داده­های لرزه­ای معرفی شده است. مرسوم­ترین روش تحلیل سرعت، تحلیل بر مبنای برون­راند نرمال است؛ که از اندازه­گیری همدوسی برای ساختن مدل سرعتی استفاده می­کند. شباهت، رایج­ترین معیار اندازه­گیری همدوسی در تحلیل سرعت است؛ که در صورت تغییرات دامنه با دورافت این معیار کارایی خوبی نخواهد داشت. برای رفع این مشکل از معیار شباهت AB استفاده می­شود. از آنجایی که در این معیارها برای محاسبه مدل سرعتی، به ازای بازه­ای از مقادیر سرعت، دامنه انرژی را در مسیر­های هذلولی شکل اندازه می­گیرند، محاسبات این روش در صورت افزایش حجم داده­ها بسیار زمان­گیر خواهد بود که از مشکلات اصلی این روش به شمار می­رود. هدف این مقاله ارائه روشی اصلاح شده برای کاهش حجم محاسبات و حل سریع شباهت AB است. بدین منظور الگوریتمی سریع برای حل تبدیل رادون هذلولی معرفی و سپس کاربرد آن برای به دست آوردن طیف سرعت با روش شباهت AB مورد بررسی قرار گرفته است. این الگوریتم بر مبنای استفاده از نمونهبرداری قطبی-لگاریتمی است؛ که بخش محاسباتی اصلی آن به صورت همامیخت انجام می­شود. در نتیجه امکان استفاده از فضای فرکانس برای محاسبه سریع آن را امکان­پذیر می­سازد. در آخر با اجرای روش شباهت AB اصلاح شده، روی داده­های واقعی و مصنوعی، افزایش چندین برابر سرعت روش فوق نسبت به روش معمول در به دست آوردن طیف سرعت نمایش داده شده است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_974_b9b0349e75d0458e0c06411683ba3dd3.pdf
2020-03-20
1
11
10.22044/jrag.2017.5686.1115
تحلیل سرعت لرزه ای
شباهت AB
تبدیل رادون هذلولی سریع
میلاد
فرشاد
mfarshad@ut.ac.ir
1
دانشجوی کارشناسی ارشد، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
غلامی
agholami@ut.ac.ir
2
دانشیار، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی و تفسیر دادههای پلاریزاسیونالقایی و مقاومتویژه در محدوده اکتشافی شریفآباد، شمالغرب بردسکن
محدوده اکتشافی مورد مطالعه در شمال غرب شهر بردسکن و در استان خراسان رضوی واقع شده است. این محدوده از نظر زمین شناسی در زون زمین شناسی سبزوار و زون ماگمایی شرق ایران قرار گرفته است. سنگ میزبان کانی سازی سنگ های آتشفشانی- رسوبی ائوسن و الیگوسن می باشند و شامل ماسه سنگ، آهک، برش آتشفشانی، میکروکنگلومرا، توف شیلی، پیروکسن آندزیت و آگلومرا هستند. کانی سازی از نوع رگه ای بوده و به صورت پراکنده و رگچه های ظریف درون حفرات و شکستگی های کانی ها و سنگ میزبان تشکیل شده است و شامل مالاکیت، کالکوسیت، کالکوپیریت، مگنتیت و هماتیت می باشد. مطالعات ژئوفیزیکی مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی به وسیله دو شبکه با آرایش مستطیلی و در مجموع پنج پروفیل با آرایش دوقطبی- دوقطبی با فاصله ی الکترودی 20 متر با استفاده از دستگاه فرستنده GDD TxIII 1800w و دستگاه گیرنده GDD GRx8-32 و با تعداد نقاط برداشت شده 460 نقطه انجام شده است. داده های خام صحرایی حاصل از برداشت دو پروفیل DD1 و DD2 ، با دو نرم افزار RES2DINV و ZONDRES2D مدل سازی معکوس دوبعدی گردید و نتایج آن به عنوان خروجی مطالعات ژئوفیزیکی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مطالعات ژئوفیزیکی، کانی سازی را در دو سطح عمقی 0 تا 25 متری و 32 تا 49 متری از سطح زمین برای دو پروفیل DD1 و DD2 تائید نمودند. سپس نتایج ژئوفیزیکی با استفاده از داده های زمین شناسی تعبیر و تفسیر شدند و مدل های ژئوفیزیکی با استفاده از نرم افزار RockWorks به صورت سه بعدی نمایش داده شدند. بر اساس مطالعات زمین شناسی و ژئوفیزیکی انجام شده، چهار گسل احتمالی در محدوده مورد مطالعه تشخیص داده شد؛ هشت محل نیز جهت حفاری گمانه های اکتشافی پیشنهاد گردید.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1119_27e23b0fd3e0b377046f87afc6bd7165.pdf
2020-03-20
13
23
10.22044/jrag.2018.5782.1123
پلاریزاسیونالقایی
مقاومت ویژه
دوقطبی- دوقطبی
کانی سازی مس
بردسکن
هادی
قنبری
hadighanbari1994@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی اکتشاف معدن، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود
AUTHOR
علیرضا
عرب امیری
alirezaarabamiri@yahoo.com
2
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود
LEAD_AUTHOR
سوسن
ابراهیمی
ebrahimisusan@gmail.com
3
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود
AUTHOR
محمد
مهری
mehri.moh@gmail.com
4
کارشناس ارشد زمینشناسی، شرکت ارمغان پدیده کاشان، کاشان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
افزایش دقت در تفسیر گسلها در مقطع لرزهای با کمک تحلیل مولفه های اصلی در نشانگرها برای تعیین شکستگیها در دشت گرگان
شناسایی دقیق گسلها و شکستگیهای زیر سطحی نیازمند استفاده توامان از دادههای لرزهنگاری و اطلاعات چاه میباشد. در مناطقی که اطلاعات چاه در دستری نبوده، تفسیرهای دادههای لرزهای میتواند در شرایطی به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا نشانگرهای لرزهای به طور معمول در شناسایی گسلها به کار برده میشود. با این حال تفسیر مقاطع نشانگر لرزهای در برخی موارد به تنهایی قادر به ارائه یک مدل جامع و دقیق از گسلها و شکستگیها نمیباشند. بنابراین به منظور دستیابی به مدل جامعتر از شکستگیها و گسلها لازم است به کمک روشهایی مانند روش تحلیل مولفههای اصلی، تلفیقی از نشانگرها را ایجاد کرد که سبب افزایش اطلاعات مفید در حجم کمتری از داده میشود. در این تحقیق با اعمال روش تحلیل مولفههای اصلی برروی نشانگرهای لرزهای، مولفههای اصلی با درصد واریانس بالا انتخاب و مقاطع حاوی اطلاعات لازم و کافی در تفسیر گسلها تهیه گردید. در تفسیر مقاطع بدست آمده، شکستگیها و گسلها به دقت و صحت بیشتری مدل گردید. همچنین به کمک این مقاطع، تصاویر ترکیبی رنگی در محیط RGB تهیه گردید که سبب افزایش قدرت تفکیک تصاویر در شناسایی شکستگیها شد. در ادامه نشانگرهایی که ترکیب باندی بهینهای با استفاده از شاخصهای آماری نشان میدادند، انتخاب و به کمک روش کروستا آنالیز گردید. پیش بینی میشود که تصاویر تهیه شده به روش پیشنهادی، حاوی جزئیات بیشتر و دقیقتری از گسلها و شکستگیها باشد. روش پیشنهادی بر روی دادهای دوبعدی از دشت گرگان پیاده گردید. در ابتدا با مطالعه نشانگرهای مورد استفاده در شناسایی گسلها، مقاطع مورد نیاز برای پیاده سازی روش پیشنهادی از داده استخراج گردید. سپس میزان اطلاعات موجود در هرنشانگر با استفاده از روش تحلیل مولفههای اصلی استخراج گردید. بدین ترتیب آن بخش اطلاعات غیرمرتبط حذف گردیده و تنها اطلاعات موجود در نشانگرها که با گسلها در ارتباط بودند، برای تهیه مقطع نهایی مورد استفاده قرار گرفت. تصویر نهایی نشان دهنده قابلیت روش در شناسایی دقیقتر گسلها نسبت به روشهای معمول است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1405_a80a6f6cb138e67e45f5935b53f7f5e4.pdf
2020-03-20
25
36
10.22044/jrag.2019.7760.1222
تحلیل مولفههای اصلی
روش ترکیب رنگی RGB
روش کروستا
نشانگرهای لرزهای
دشت گرگان
پوراندخت
سلطانی
poorandokht.soltani@gmail.com
1
دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک
AUTHOR
حمید
آقاجانی
haghajani@shahroodut.ac.ir
2
دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک
LEAD_AUTHOR
مهرداد
سلیمانی منفرد
msoleimani@shahroodut.ac.ir
3
دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وارونسازی منحنی پاشش امواج ریلی با استفاده از الگوریتم گردهافشانی گل بهینه جهت تعیین ساختار سرعت موج برشی
وارونسازی منحنی پاشش امواج سطحی یکی از مسائل کاربردی در شناسایی لایههای زمین و فرآیند تعیین سرعت انتشار اموج برشی است. سرعت موج برشی از جمله پارامترهای بسیار مهم و مورد نیاز در مطالعات ژئوتکنیکی است که در ارزیابی خصوصیات خاک از جمله اثرات ساختگاهی و ریز پهنهبندی لرزهای به کار گرفته میشود. وارونسازی منحنی پاشش امواج سطحی یکی از مسائل کاربردی در شناسایی لایههای زمین و فرآیند تعیین سرعت انتشار امواج برشی است. روشهای خطی وارونسازی، به علت طبیعت غیرخطی مسئله و امکان درگیر شدن عملیات بهینه یابی تابع هدف با جوابهای بهینه محلی، چندان قابل اعتماد نمیباشند. با پیشرفت علوم کامپیوتر و ارائه شدن الگوریتمهای بهینهسازی -هوشمند، میتوان تکنیکهای سریع و آسانی را برای واورنسازی امواج سطحی استفاده نمود. به همین منظور جهت افزایش اطمینان از عملیات وارونسازی و دستیابی به جوابهای بهینه کلی مسئله، در این مطالعه الگوریتم گردهافشانی گل بهینه جهت وارونسازی امواج سطحی معرفی شده است. هدف نهایی این الگوریتم در وارونسازی امواج سطحی یافتن پارامترهای مدل، یعنی ضخامت، سرعت موج برشی و سرعت موج طولی لایههای خاک است. در الگوریتم معرفی شده در مقایسه با الگوریتم گرده افشانی گل استاندارد سعی شد مکانیسم جستجوی الگوریتم جهت افزایش دقت و همگرایی، بهینه شوند. روش پیشنهادی ابتدا در برنامه متلب کد نویسی شد و سپس کارایی الگوریتم بهوسیلهی مدلهای مصنوعی و مدل مصنوعی نوفهدار مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه جهت ارزیابی بیشتر روش ارائهشده، الگوریتم پیشنهادی روی دادههای تجربی اعمال شد. نتایج وارونسازی، در مورد مدلهای مصنوعی و نیز دادههای تجربی، بیانگر عملکرد قابلقبول الگوریتم گرده افشانی گل بهینه در وارونسازی امواج سطحی است. همچنین عملکرد الگوریتم بهینه شده پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم گرده افشانی گل استاندارد در وارونسازی منحنی پاشش از دقت و سرعت همگرایی بالاتری برخودار است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1520_1af64ac75e0794cf9c37dac9c2d205a8.pdf
2020-03-20
37
49
10.22044/jrag.2019.8216.1238
امواج سطحی
سرعت موج برشی
وارونسازی
الگوریتم گردهافشانی گل بهینه
نسا
عیسی زاده
nesa.esazadeh67@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد زلزله شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه
AUTHOR
راشد
پورمیرزائی
rashed.poormirzaee@gmail.com
2
استادیار، گروه مهندسی معدن و مواد، دانشگاه صنعتی ارومیه
LEAD_AUTHOR
رامین
نیکروز
rnikrouz@gmail.com
3
دانشیار، دانشکده علوم ، دانشگاه ارومیه
AUTHOR
محمد
نورمحمدی برندق
4
دانشجوی کارشناسی ارشد زلزله شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد ارتفاع بهینه در ادامه فراسوی دادههای میدان پتانسیل: مطالعه موردی دادههای مغناطیسی در ناحیه کلشانه منطقه طبس
محلی و ناحیه ای توسط صافی ادامه فراسو پرداخته شده است. در برخی مواقع به منظور تفسیر داده ها ، آن ها را به یک سطح دیگر انتقال می دهند. در این مقاله از همبستگی داده ها در دو ارتفاع متوالی به منظور محاسبه ارتفاع بهینه جهت جداسازی بی هنجاری های محلی از ناحیه ای استفاده شده است. در این تحقیق ، بی هنجاری محلی به عنوان توده سطحی و بی هنجاری ناحیه ای به عنوان توده عمیق در نظر گرفته شده است. جهت بدست آوردن بهینه ارتفاع فراسو از دو روش استفاده میشود. در روش اول ، از ضریب همبستگی عرضی بین بی هنجاری ناحیه ای و ادامه فراسوی بی هنجاری میدان کل در ارتفاع های متفاوت استفاده شده است. در روش دوم از بیشینه انحراف از خط واصل ابتدا و انتهای منحنی همبستگی بین دو ادامه فراسوی متوالی در بی هنجاری های میدان کل استفاده کرده ایم. در این تحقیق ابتدا روش ها بر روی پاسخ گرانشی حاصل از مدل های مصنوعی اعمال شده و سپس روش پیشنهادی بر داده های مغناطیسی واقعی اعمال گردیده اند. در مدل سازی مصنوعی ، مدل های سطحی در عمق 400 متر و مدل های عمقی در عمق 1500 متر قرار گرفته اند. با استفاده از هر دو روش تعیین ارتفاع بهینه در مدل های مصنوعی، ارتفاع بهینه 500 متر بدست آمده است. هم چنین روش بر روی مدل هایی که در یک عمق ثابت قرار ندارند نیز اعمال گردیده است. بررسی ها نشان میدهد که در حالت عمق متغیر ، کاهندگی میدان منطقه ای بر حسب ارتفاع فراسو پس از حذف میدان محلی با آهنگ کمتری نسبت به عمق مساوی میباشد. این کاهش احتمالا به علت عمق متغیر مدل ها می باشد. با اعمال روش بر داده های مغناطیسی ناحیه کلشانه در منطقه طبس ، ارتفاع بهینه 60 متر بدست آمد. بررسی ها نشان می دهد که اعمال صافی ادامه فراسو در این ارتفاع قادر به حذف بی هنجاری های کم عمق محل کاوش بوده است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1565_84cbdca07d8dd1b624f1278ec0800f54.pdf
2020-03-20
51
59
10.22044/jrag.2019.8160.1236
ارتفاع بهینه
همبستگی
مغناطیس
طبس
میلاد
داودی
miladdavodi880@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، گروه فیزیک، دانشگاه رازی، کرمانشاه
AUTHOR
محسن
اویسی مؤخر
moveisy9@gmail.com
2
استادیار، گروه فیزیک، دانشگاه رازی، کرمانشاه
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پتانسیلیابی و اولویتبندی منابع انرژی زمینگرمایی استان زنجان، با استفاده از روشهای همپوشانی شاخص و روش ترکیب اطلاعات سلسله مراتبی فازی- دمپستر شفر
انرژی زمینگرمایی یکی از منابع انرژی پاک، تجدید پذیر و کم هزینه است. بنابراین کشف و شناسایی منابع آن جهت بهرهبرداری و استفاده بسیار با اهمیت میباشد. در ایران با توجه به وجود چشمههای آب گرم فراوان در بسیاری از نقاط و وجود شواهد مبنی بر وجود منبع زمینگرمایی نسبت به کشف و شناسایی مناطق با پتانسیل زمین گرمایی اقدامات زیادی تاکنون صورت گرفنه است. استان زنجان یکی از مناطقی است که در آن شواهد مبنی بر وجود منابع زمین گرمایی وجود دارد. در این مطالعه از لایههای اطلاعاتی مختلف مربوط به اکتشاف منابع زمینگرمایی مانند لایه ژئوفیزیکی (که از تلفیق دادههای مغناطسسنجی، نقشه عمق نقطه کوری، گرادیان و جریان حرارتی به دست آمد) و وزن دهی به آنها توسط روش سلسله مراتبی فازی استفاده شد. سپس با ستفاده از روش همپوشانی لایههای اطلاعات اکتشافی با یکدیگر تلفیق شده و مناطق دارای پتانسیل منابع زمینگرمایی به دست آمد. پس از آن مناطق شناسایی شده با استفاده از روش ترکیب اطلاعات سلسله مراتبی فازی با روش دمپسترشفر، اولویتبندی شدند و بهترین مناطق با پتانسیل زمین گرمایی توسط این روش مشخص شد.. با استفاده از پیادهسازی این روش مناطق 11، 16 و 13 که بر روی شکل نقشهی استان زنجان آورده شدهاند با مقادیر به ترتیب 702/0، 621/0 و 592/0 به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. با بررسی نتایج نهایی با شواهد موجود مانند چشمههای آب گرم و سایر شواهد میتوان گفت که ترکیب و تلفیق لایههای اطلاعاتی اکتشافی با استفاده از روش دمپستر شفر و اوزان به دست آمده توسط روش سلسله مراتبی فازی میتوانند قابل قبول میباشد.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1566_4127626a2f7ac17e5449ce382cd2eda6.pdf
2020-03-20
61
74
10.22044/jrag.2019.7752.1221
پتانسیل زمین گرمایی زنجان
تلفیق لایههای اطلاعاتی
ترکیب اطلاعات
دمپستر-شفر
سلسله مراتبی فازی
شکوه
ریاحی
sh.riahi999@gmail.com
1
دانشجوی دکترای مهندسی اکتشاف معدن، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
مرادزاده
a_moradzadeh@ut.ac.ir
2
استاد، دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
پرهام
پهلوانی
pahlavani@ut.ac.ir
3
استادیار، دانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
کشت دار
ali_keshtdar@yahoo.com
4
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی گسل مسبب زمینلرزه بم (2003) با استفاده از معکوسسازی همزمان دادههای InSAR و جنبش نیرومند زمین
با توجه به ابهامات و گاهی تناقضات گزارشهای موجود درمورد پارامترهای گسل مسبب زمینلرزه بم 2003 مثل: عدم توجیه-پذیری مقدار ممان لرزهای آزاد شده در این گسل با روابط بزرگا، عدم تطابق گسل مرتبط با پسلرزههای این زلزله و گسل -شناخته شده به وسیله تصاویر InSAR (Interferometric Synthetic Aperture Radar)، رژیم تکتونیکی منطقه که علاوه بر مولفه امتداد-لغز راستگرد، مولفههای تراست را نیز میطلبد و رویت دو فاز شدید انرژی بر روی شتابنگاشتها که یکی گسیختگی امتداد-لغز راستگرد و دیگری گسیختگی معکوس را نشان میدهد، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از معکوسسازی همزمان دادههای InSAR (تداخلسنجی رادار روزنه مصنوعی) و جنبش نیرومند زمین، پارامترهای گسل مسبب زمینلرزه بم محاسبه شود. جابجایی استاتیکی به دست آمده از دادههای جنبش نیرومند زمین، به عنوان دادههای مکمل در نواحیای که به دلیل پوشش گیاهی، امکان استفاده از دادههای InSAR وجود ندارد، مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی دقیق و معکوسسازی همزمان دادههای InSAR و جنبش نیرومند زمین، نشان میدهد که لغزش همالرز در زلزله بم ناشی از حرکت دو گسل است که یکی از آنها باعث انتقال تنش به دیگری و ایجاد لرزه در سطح شده است. گسل دوم با راستای °358، شیب °84 به سمت شرق دارد و گسلی امتداد-لغز راستگرد است. طول، عرض و عمق این گسل از سطح بترتیب برابر با 5/12، 6 و 6 کیلومتر است. عمده ممان لرزهای در زلزله بم در این گسل با بیشینه لغزش حدود 49/2 متر، رها شده است. گسل اول با امتداد °172 و شیبی°45 به سمت غرب در زیر گسل سطحیتر، گسترده شده است. بررسی تنش منتقلشده از گسل اول به گسل دوم نشان میدهد که الگوی تنش انتقالی و الگوی لغزش روی گسل ثانویه تا حدودی مطابقت دارد که نشانگر انتقال تنش از گسل اول به گسل دوم است. در مدلسازی مستقیم دادههای شتابنگاشت، برای رومرکز زلزله بم طول جغرافیایی °27/58 و عرض جغرافیایی °05/29 به دست میآید.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1602_f05376c4fa2b8038305690f017460bc5.pdf
2020-03-20
75
89
10.22044/jrag.2019.7913.1227
مشاهدههای راداری
زمینلرزه بم (2003)
معکوسسازی همزمان
پارامترهای گسل جنبش نیرومند زمین
زینب
گلشادی
z.golshadi@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری، گروه آموزشی زلزله شناسی، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
AUTHOR
مهدی
رضا پور
rezapour@ut.ac.ir
2
دانشیار، گروه آموزشی زلزله شناسی، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
معصومه
آمیغپی
amiighpai@ut.ac.ir
3
استادیار، سازمان نقشهبرداری کشور، تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کشف مخازن نفتی با استفاده از فعالسازی مواد به وسیله پرتوهای گاما به روش مونت کارلو
پژوهش "گرشاو" و "کوورکرز" در پیدا کردن برلیم به وسیله انتشار سریع نوترون با چشمه رادیوم در سال 1930 اولین پژوهش انجام شده بر روی خاک با استفاده از فعالسازی به کمک پرتوهای گاما است. در این پژوهش با استفاده از کد MCNP شبیه سازی­هایی روی خاک و سنگ­های رسوبی انجام گرفته و شار پرتوهای گامای حاصل از نابودی پوزیترون خارج شده از ماده مورد نظر محاسبه گردیده است؛ سپس با استفاده از این کمیت، اطلاعاتی در مورد ماده مورد نظر بدست آمده است. با استفاده از این نتایج در این شبیه سازی­ها یک حالت بهینه برای محل قرار گیری چشمه و آشکارساز به منظور شناسایی مخازن نفتی بدست می آید؛ که در این حالت می­توان مخازن نفت، گاز و یا آب را شناسایی و از یکدیگر تفکیک کرد. در این حالت بهینه، مقدار کنتراست بدست آمده برای مخازن آب، نفت و گاز به ترتیب از صفر تا 53.60 ، 63.40 و 73.89 درصد تغییرات داشته؛ که این تغییرات به ازای تغییر درصد نفت، آب و یا گاز موجود در سنگ­های رسوبی در انرژی keV 511 بوده است. مزیت استفاده از این روش آن است که بدلیل آنکه حداقل انرژی لازم برای انجام اندرکنش کربن 18.7 MeV است، نیازی به بررسی چشمه­های موجود در طبیعت نمی­باشد. زیرا بیشترین انرژی ساطع شده توسط آنها کمتر از 18.7 است، بنابراین چشمه­های موجود در طبیعت هیچ گونه اختلالی در این اندازه­گیری­ها ایجاد نمی­کنند.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1617_ada06b47805c3005da4253ab5f84d788.pdf
2020-03-20
91
103
10.22044/jrag.2019.8664.1252
مخازن نفتی
پس پراکندگی پرتوهای گاما
مونت کارلو
سعید
رضایی فرد
saeidrf69@gmail.com
1
دانشکده فیزیک و مهندسی هسته ای، دانشگاه صنعتی شاهرود ، شاهرود، ایران
AUTHOR
حسین
توکلی عنبران
tavakoli.anbaran@gmail.com
2
دانشکده فیزیک و مهندسی هسته ای، دانشگاه صنعتی شاهرود ، شاهرود، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تضعیف نوفه بازتاب تکرار از داده لرزهای با الگوریتم آنالیز نوفه در حوزه موجک
ببازتابهای تکرار یا چندگانهها از نوفههای همدوس لرزه ای میباشند و حضور آن ها به خصوص در دادههای دریایی باعث پایین آمدن کیفیت داده میشود. تضیف آن ها موجب افزایش کیفیت مقاطع لرزه ای خواهد شد. در این تحقیق از تبدیل موجک جدیدی با نام "تبدیل موجک دو شاخه ای ضریب اتساع گویا"((DT-RADWT برای حذف نوفه بازتاب تکراری از داده لرزه ای استفاده خواهد شد. مزیت این تبدیل نسبت به تبدیلهای موجک گسسته رایج، نمونه برداری گویای آن میباشد که امکان فراهم کردن تفکیک پذیری زمانی- فرکانسی بالاتری را میسر میکند. الگوریتم پیشنهادی این مقاله آنالیز نوفه در حوزه موجک یا WDNA میباشد، که در آن از DT-RADWT و تکرار جدایش برگمان استفاده خواهد شد. الگوریتم تکرار جدایش برگمان به منظور حصول سریع به پاسخ بهینه طراحی شده است. WDNA الگوریتمی بر پایه داده میباشد. استفاده از تبدیل رادون برای تضعیف بازتابهای تکرار رایج است، برای بi دست آورد الگوی اولیه بازتابهای تکراری استفاده خواهد شد. هدف WDNA این است که خروجی تبدیل رادون ارتقا یابد و امواج بازتابی بهتر حفظ شوند. حضور سطوح بالای نوفه اتفاقی باعث کاهش کیفیت نوفه زدایی میشود اما WDNA به گونه ای طراحی شده است که بتواند بر اثر مخرب نوفه اتفاقی غلبه کند. نتایج WDNA در تضعیف بازتاب های تکرار، توسط داده مصنوعی و دریایی آزمایش شده و نتایج آن با خروجی تبدیل رادون و WDGA مقایسه گردیده و ارائه شده است. نتایج نشان دهنده بهبود کیفیت داده لرزه ای در الگوریتم WDNA و حفظ بهتر بازتابهای اولیه نسبت به تبدیل رادون میباشد.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1621_2f90f5db5ddaff009d4da1b3799f461f.pdf
2020-03-20
105
118
10.22044/jrag.2019.8901.1265
بازتاب های تکرار
جدایش برگمان
آنالیز نوفه در حوزه موجک
WDNA
DT-RADWT
محمد
ایرانی مهر
iranimehr@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، تهران
AUTHOR
محمدعلی
ریاحی
mariahi@ut.ac.ir
2
استاد، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، تهران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
گودرزی
goudarzi.kgut@gmail.com
3
دانشیار، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پردازشAVO و وارون سازی معادله ی آکی و ریچاردز با استفاده از راه حل تیخونوف به منظور شناسایی لایه های گازدار
این تحقیق داده های لرزه ای پیش ار برانبارش یک مخزن گازی در کشور کانادا را استفاده نموده است تا با استفاده از آنالیز دامنه در مقابل دورافت((Amplitude Versus Offset (AVO) به شناسایی لایه های گازدار بپردازد. برای این منظور معمولا از تقریب های معادله زوپریتس همانند تقریب آکی و ریچاردز و تقریب شوی استفاده می شود. این تحقیق از تقریب آکی و ریچاردز استفاده نموده است تا سری بازتابی پارامترهای الاستیک مخزن(سرعت موج تراکمی، سرعت موج برشی، چگالی) را تخمین بزند. در حقیقت تحلیل سری بازتابی پارامترهای الاستیک مخزن به جای خود پارامترهای الاستیک مدنظر این تحقیق قرار گرفته است تا با تحلیل آن ها لایه های گازدار شناسایی شوند. از راه حل های کمترین مربعات و پایدارسازی تیخونوف به منظور وارون سازی معادله ی آکی و ریچاردز استفاده شد و با استفاده از آنالیز عدم قطعیت روش تیخونوف به منظور مطالعه مخزن انتخاب گردید. آنالیز حساسیت نشان داد اشباع شدگی گاز می تواند موجب تغییرات شدید ضریب بازتاب در زوایای نزدیک 30 درجه شود بنابراین مقطع نشانگرهای سری بازتابی موج تراکمی، موج برشی، چگالی و مقاومت صوتی در خط برداشت عمودی 1153، با استفاده از نرم افزار متلب تهیه شد. چاه L30 بر روی خط برداشت عمودی 1153 قرار دارد که لایه های گازدار در آن در بازه ی زمانی 2000 تا 2036 میلی ثانیه مشاهده شده است. نتایج نشان می دهد سری بازتابی موج برشی و چگالی نسبت به موج تراکمی، لایه های گازدار مخزن پنوبسکات را بهتر تفکیک می کنند. همچنین نشانگرهای مقاومت صوتی موج تراکمی و برشی به خوبی حضور گاز را در بازه ی 2000 تا 2036 میلی ثانیه تایید می کنند.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1686_cfca3a6c1ad3457dd0ef4d1c732d3e1c.pdf
2020-03-20
119
129
10.22044/jrag.2020.8341.1243
وارون سازی لرزه ای
مقاومت صوتی
آنالیز AVO
کمترین مربعات
تیخونوف
دنیا
سلطانی
soltanidonya1994@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد اکتشاف معدن، دانشگاه صنعتی اراک
AUTHOR
سعید
مجدی فر
mojeddifar@yahoo.com
2
استادیار گروه مهندسی معدن، دانشکده علوم زمین، دانشگاه صنعتی اراک
LEAD_AUTHOR
محسن
همتی چگنی
m.hemmatichegeni@arakut.ac.ir
3
استادیار دانشکده مهندسی علوم زمین، دانشگاه صنعتی اراک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سرشت نمایی یکی از مخازن کربناته ایران با روش وارون سازی پیش از برانبارش
ا در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از روشهای تفسیر کمی داده های لرزه ای به شناسایی خواص مخزنی در یک مخزن کربناته پرداخته شود. هدف اصلی این مقاله استفاده از وارون سازی همزمان پیش از برانبارش برای سرشت نمایی یکی از مخازن کربناته خلیج فارس است. با توجه به اینکه بیش از 80 درصد مخازن نفت و گاز کشور ایران، کربناته میباشند که پیچیدگی بیشتری نسبت به مخازن ماسه سنگی دارند و همچنین از آنجاییکه بیشتر مطالعات انجام شده در این حوزه، به ارزیابی شرایط سنگ و سیال در مخازن آواری که عمدتا از تلفیق رسوبات ماسهای و شیلی تشکیل شدهاند، پرداختهاند، اهتمام این پژوهش بر بررسی کارامدی روشهای آنالیز داده های لرزهای پیش از انبارش در تفکیک و شناسایی خواص سنگ و سیالات مخزنی نهاده شد. برای بهبود دستیابی به خصوصیات این مخزن، از پارامترهای حاصل از نتیجه این نوع وارون سازی در روابط مربوط به نشانگرهای LMR (Lambda-Rho and Mu-Rho) استفاده شده است. با استفاده از روشLMR مقادیرλρ و µρ استخراج شدند که به ترتیب به ماتریکس سنگ و محتوای سیال حساس هستند. همچنین در این مطالعه تحلیلهایAVO جهت شناسایی رفتار سیالات مخزنی مورد ارزیابی قرار گرفت. در زون کربناته با ترسیم نشانگرهایAVO همگونی مشخصی در قسمت مورد مطالعه مشخص شد که حاکی از آن است که این نشانگرها قابلیت بالایی را در تفکیک خواص سنگ و سیال مخزن کربناته از خود بروز ندادند، اما تهیه مقاطع µρ و λρ و تحلیل تغییرات آنها، گویای این حقیقت بود که بهره گیری از تکنیک LMR با موفقیت بیشتری جهت مشخصه سازی خواص سنگ و سیال مخزن در یک مخزن کربناته قابل بکارگیری است و خصوصا در محدوده این مخزن، برش حاصله از مکعب λρ با دقت بالایی قادر به تفکیک فازهای گاز و نفت در مخزن شده است. ویژگی شاخص این مطالعه، انجام اندازه گیریهای آزمایشگاهی جهت تخمین صحیحتر رابطه میان سرعت امواج برشی و تراکمی است. از آنجاییکه در بیشتر مطالعات از روابط از پیش تعریف شدهای همچون رابطه کاستاگنا برای تخمین سرعت امواج برشی استفاده میشود، در این تحقیق از یک رابطه دقیقتر که با استفاده از اندازهگیریهای آزمایشگاهی از نمونههای آهکی چاههای مختلف در میدان مورد مطالعه بدست آمده، استفاده شده است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1687_54e1b189c98cb78b2b2f231b5010a573.pdf
2020-03-20
131
143
10.22044/jrag.2020.8700.1258
مخزن کربناته
وارون سازی همزمان پیش از برانبارش
روش LMR
اکتشاف هیدروکربور
سرشت نمایی مخزن
سپیده
یاسمی خیابانی
sepideh_yasami@yahoo.com
1
مربی پژوهش، پژوهشکده علوم پایه کاربردی
LEAD_AUTHOR
محسن
سیدعلی
mohsen.seyedali@gmail.com
2
کارشناس ارشد، شرکت نفت فلات قاره ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روشی جدید برای توموگرافی ضریب کیفیت موج برشی: مطالعهی موردی در شمالغرب ایران
در این پژوهش، با الهام از توموگرافی زمانسیر، روشی مشابه برای توموگرافی ضریب کیفیت موج برشی پیشنهاد میشود. در این روش مشابه توموگرافی زمانسیر، از مقادیر باقیماندهی دامنه بهدست آمده از روابط کاهندگی، به عنوان داده ورودی استفاده میشود. بهمنظور ارزیابی عملکرد این روش، تغییرات ضریب کیفیت موج برشی در شمالغرب ایران با استفاده از دادههای ثبت شده توسط 35 ایستگاه لرزهنگاری محاسبه شده است. از میان پرتوهای ثبت شده، 2901 پرتو از 302 زلزله مورد استفاده قرار گرفته و تفاضل بین لگاریتم دامنهی مشاهدهای و لگاریتم دامنهی پیشبینی شده برای انجام توموگرافی دوبعدی ضریب کیفیت استفاده شده است. نتایج توموگرافی ضریب کیفیت، بیهنجاریهایی با ضریب کیفیت کمتر از میانگین در راستای گسلهی شمال تبریز نشان میدهد که احتمالاً مرتبط با حوضههای رسوبی جوان در این منطقه است. همچنین بیهنجاری با ضریب کیفیت بالاتر از میانگین در 50 کیلومتری شمال گسلهی شمال تبریز و موازی آن دیده میشود که منطبق بر رخنمون سنگهای آتشفشانی کرتاسه با سن حدود 100 میلیون سال است. در زیر کوههای تالش و در شرق سبلان دو بیهنجاری مشاهده میشود که با سازندها و ساختارهای سطحی مطابقت ندارد ولی از آنجا که این بیهنجاریها بعد حذف زلزلههای عمیق (با عمق بیش از 15 کیلومتر) از توموگرام حذف میشود میتوان حدس زد که منشایی عمیق (عمیقتر از 15 کیلومتر) دارد. ما بیهنجاری عمیق با ضریب کیفیت کمتر از میانگین در شرق سبلان را به اثرات دمایی مرتبط با فورانهای اخیر آتشفشان سبلان، و بیهنجاری عمیق با ضریب کیفیت در زیر تالش را به وجود پوستهی سرد و چگال در زیر این ناحیه (احتمالاً پوستهی خزر جنوبی) مرتبط میدانیم. همخوانی خوب آنومالیهای سطحی با نقشههای زمینشناسی و آنومالیهای عمیق با نتایج مطالعات ژئوفیزیکی موجود، تائیدی بر توانایی روش پیشنهادی برای تشخیص تغییرات جانبی ساختارها از طریق بررسی تغییرات ضریب کیفیت موج برشی در منطقه مورد مطالعه است.
https://jrag.shahroodut.ac.ir/article_1690_73f84eba65aee75c5f977219424aa466.pdf
2020-03-20
145
154
10.22044/jrag.2020.9198.1271
ضریب کیفیت
توموگرافی
کاهندگی
شمالغرب ایران
سلمان
اندایشگر
s.andayeshgar@iasbs.ac.ir
1
دانشجوی دکتری، دانشکده علوم زمین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه، زنجان
AUTHOR
سید خلیل
متقی
kmotaghi@iasbs.ac.ir
2
استادیار، دانشکده علوم زمین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه، زنجان
LEAD_AUTHOR
مهناز
رضائیان
m.rezaeian@iasbs.ac.ir
3
استادیار، دانشکده علوم زمین، دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه، زنجان
AUTHOR